زندگی مخفی پارت شصت و یک بخش دوم
.......دید جونگ کوک..........
تا یونگی جیمینو بوسید سریع از توی جیبم یه سرنگ آوردم بیرون و زدم روی رگ گردن جیمین که بی هوش شد و افتاد روی دست یونگی
تهیونگ:چیکار کردی کوک
جونگکوک:نگران نباش آرام بخشه فقط تا چند ساعت خوابه
یونگی: میشه یکی واسه من توضیح بده اینجا چه خبره
تهیونگ: من خودمم نمیدونم نیاز دارم که واسه منم توضیح بده
جونگکوک: همین الان جیمینو بلند کن تا بریم خونه به اهیون هم بگید بیاد ولی به هیچکی نگه و حتی شماها هم هیچی به اهیون نمیگید تا بریم خونه ببینم چه اتفاقی واسش افتاده
ولی اینطوری که هستش یه تراشهای یه تست تراشه مانندی که به تمام کنترل بدنش دسترسی داشت و این فقط میتونه کار یه نفر باشه اونم هیونجینه بعد از من اون کسی بودش که توی بیگ هیت بهترین هکر و سازنده وسایل مختلف بود
تهیونگ:بیگ هیت؟؟همون کمپانی که توش آیدل بودید؟؟
جونگکوک: اول از همه بیگ هیت کمپانی زیر نظر هایب بود
ولی تصمیم گرفت که یک زیر مجموعه واسه کمپانی درست کنه که بتونه کارای خلاف یا مخالف انجام بده چنین چیزی
بعد کمپانی بیگ هیت رو درست کرد که اول از همه بلک پینک توی اون کمپانی گذاشتن و خب اولین آیدل اون زیر مجموعه بود بعد از اینکه اومدن یه گروه دیگه هم اضافه کردن که به اسم استری کیدز ما اصلاً از اول قرار نبودش که خلافکار باشیم تنها چیزی که من میخواستم این بود که آیدل بشم وقتی که توی سن ۱۵ سالگی ادیشن دادم اینطوری بودش که تازه با توجه به سنی که نامجون و جنی داشتن و خب واقعاً استایلشون طوری بودش که میخورد بهشون خلافکار باشه پس من و لیسا رو هم توی گروه گذاشتن اون موقع منم یه حالتی بودم که میتونستم هکر باشم یعنی اینکه هکر که نه من فقط رشتهام یه حالتی میشه گفت گرافیک بود و خب جهشی درس خونده بودم پس یه کاری کردن که ما چهار تا تو یه گروه باشیم و بتونیم خلافکار باشیم
بعد گروه آستری کیدز آوردن زیر نظر ما باشه و خب هیونجین و فیلیکس اومدن زیر نظر من تا یاد بگیرن کارای هکری رو ولی خب فیلیکس نتونست یاد بگیره و تو این کار ضعیف بود ولی قشنگ یاد گرفت و تقصیر منه که این اتفاقات داره میفته من واقعاً متاسفم بچهها روزی برسه اگه میدونستم هیچ وقت درس نمیدادم بهش
رسیدیم دم ماشین
جونگکوک: تهیونگ تو رانندگی کن یونگی کنار تهیونگ بشین
منم عقب پیش جیمین
حواسم هست ببینم چیکار میتونم بکنم سر این تراشه
........توی خونه........
جونگکوک: یونگی اهیون زنگ زدی؟؟
یونگی:آره الان میرسه
جونگکوک: چند تا وسیله یاری نمیدونم چه جوری بگم بهت وسایلی واسه ی...
ای خدا
من به هوسوک زنگ میزنم هوسوک هم باید بیاد اینجا
چون بهش نیاز داریم
...........
ادامه دارد
تا یونگی جیمینو بوسید سریع از توی جیبم یه سرنگ آوردم بیرون و زدم روی رگ گردن جیمین که بی هوش شد و افتاد روی دست یونگی
تهیونگ:چیکار کردی کوک
جونگکوک:نگران نباش آرام بخشه فقط تا چند ساعت خوابه
یونگی: میشه یکی واسه من توضیح بده اینجا چه خبره
تهیونگ: من خودمم نمیدونم نیاز دارم که واسه منم توضیح بده
جونگکوک: همین الان جیمینو بلند کن تا بریم خونه به اهیون هم بگید بیاد ولی به هیچکی نگه و حتی شماها هم هیچی به اهیون نمیگید تا بریم خونه ببینم چه اتفاقی واسش افتاده
ولی اینطوری که هستش یه تراشهای یه تست تراشه مانندی که به تمام کنترل بدنش دسترسی داشت و این فقط میتونه کار یه نفر باشه اونم هیونجینه بعد از من اون کسی بودش که توی بیگ هیت بهترین هکر و سازنده وسایل مختلف بود
تهیونگ:بیگ هیت؟؟همون کمپانی که توش آیدل بودید؟؟
جونگکوک: اول از همه بیگ هیت کمپانی زیر نظر هایب بود
ولی تصمیم گرفت که یک زیر مجموعه واسه کمپانی درست کنه که بتونه کارای خلاف یا مخالف انجام بده چنین چیزی
بعد کمپانی بیگ هیت رو درست کرد که اول از همه بلک پینک توی اون کمپانی گذاشتن و خب اولین آیدل اون زیر مجموعه بود بعد از اینکه اومدن یه گروه دیگه هم اضافه کردن که به اسم استری کیدز ما اصلاً از اول قرار نبودش که خلافکار باشیم تنها چیزی که من میخواستم این بود که آیدل بشم وقتی که توی سن ۱۵ سالگی ادیشن دادم اینطوری بودش که تازه با توجه به سنی که نامجون و جنی داشتن و خب واقعاً استایلشون طوری بودش که میخورد بهشون خلافکار باشه پس من و لیسا رو هم توی گروه گذاشتن اون موقع منم یه حالتی بودم که میتونستم هکر باشم یعنی اینکه هکر که نه من فقط رشتهام یه حالتی میشه گفت گرافیک بود و خب جهشی درس خونده بودم پس یه کاری کردن که ما چهار تا تو یه گروه باشیم و بتونیم خلافکار باشیم
بعد گروه آستری کیدز آوردن زیر نظر ما باشه و خب هیونجین و فیلیکس اومدن زیر نظر من تا یاد بگیرن کارای هکری رو ولی خب فیلیکس نتونست یاد بگیره و تو این کار ضعیف بود ولی قشنگ یاد گرفت و تقصیر منه که این اتفاقات داره میفته من واقعاً متاسفم بچهها روزی برسه اگه میدونستم هیچ وقت درس نمیدادم بهش
رسیدیم دم ماشین
جونگکوک: تهیونگ تو رانندگی کن یونگی کنار تهیونگ بشین
منم عقب پیش جیمین
حواسم هست ببینم چیکار میتونم بکنم سر این تراشه
........توی خونه........
جونگکوک: یونگی اهیون زنگ زدی؟؟
یونگی:آره الان میرسه
جونگکوک: چند تا وسیله یاری نمیدونم چه جوری بگم بهت وسایلی واسه ی...
ای خدا
من به هوسوک زنگ میزنم هوسوک هم باید بیاد اینجا
چون بهش نیاز داریم
...........
ادامه دارد
۴.۳k
۰۳ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.