پارت۲۷✙باید خوب باشی ✙فیک یونگی ✙
(حرفهای یونگی با &، تصوراتش با _ ، حرفهای ا/ت با @،و تصوراتش با + نمایش داده میشن، نویسنده و راوی هم ()، رئیس کمپانی یونگی #، سادان *) (یونگی با بی اعصابی از کنار ا/ت میگذره و وارد اتاقش میشه) +این ماموریت دیگه چه بلای آسمانیای بود؟ -_- + اگه مواظبش باشم،، اینطوری گند زده میشه ،، مواظبش نباشم،، سادان میره سر وقتش.... اما من واقعا نمیخوام این ماموریتم هم خراب بشه، البته شانس اوردم سادان وقتی یونگی خوابه نمیتونه بیاد، وگرنه روز و شب نداشتم دیگه-_- راستی، گشنم بود/: (با صدای بلند) من گشنمههههههههههه کیش کیش کیش هانو کوجایی گولم؟ ولش کن اینارو بیا یچی بخوریم(: ....(شب شد و ا/ت از بس که اونروز ضایع بازی دراورده بود، سریع خوابش برد، اصلا متوجه نشد که کی خوابیده... فقط چشماشو روهم گذاشتو خوابش برد...)..... (ساعت سه شب) _پوفففف چقد گرمه/: تشنم شد، آب میخوام/: مگه تو اینجور شرایط ا/ت نباید برام بیاره؟؟ نههه اصن ولش کن-_- الان میاد هزارتا کار عجیب غریب میکنه خوابم هم میپره... خودم برم آب بیارم بهتره (یونگی وارد آشپزخونه میشه و تو لیوان آب میریزه که بخوره....،ناگهان با دیدن چیزی شوکه میشه و دست و پاشو گم میکنه....) &ت. ت. تو ای. اینجا چیکار میکنی؟؟ اون پوزخند و نگاه مسخرت چی میگه؟ اصن این موقع شب تو آشپزخونه چیکار میکنی؟ *(تک خند) هیچی.... فقط اومده بودم آب بخورم.... (سادان دست به سینه به دیوار گوشه آشپزخونه تکیه داده بود و با خنده ترسناکی داشت به یونگی نگاه میکرد....) &اه/: ترسوندیم، پاشو آبتو بخور برو بخواب (توجه داشته باشید! سادان! نه ا/ت!) *امممم.... باشه، ولی.... ولی میخوام ازت بخاطر امروز معذرت خواهی کنم... (قدم به قدم به یونگی نزدیک میشه و دستاشو دور گردن یونگی حلقه میزنه و سرشو رو به یونگی کج میکنه و بهش نزدیکتر میشه) میدونی... من گاهی اوقات عجیب میشم... امیدوارم درک کنی... هوم؟ &(یونگی از حرکت سادان (که فکر میکنه ا/ت هست) شوکه شده، بلافاصله اونو از خودش دور میکنه و با تعجب به سادان نگاه میکنه) &چ. چی؟ چی میگی؟ این کارت چه معنی داشت؟؟ *وقتی عصبانی میشی جذاب تری &وات د؟ دیگه دارم کم کم میترسم... ت. تو چته؟ از صبح که دیدمت 180 درجه فرق کردی! پ. پاشو برو تو اتاقت *باشه.... هر چی که تو بگی(:(بعد رفتن سادان یونگی نفس عمیق میکشه، یه لیوان آب میخوره و سریع به اتاقش برمیگرده) &لعنتی... این دیگه چی بود من دیدم؟ نکنه این دختره اختلال DID داره؟ (DID = اختلال چند شخصیتی). (من دوباره با واژه نامم اومدم XD باشد که چارتا کلمه جدید از داستانای من یاد بگیرین((= ) &چرا حالت حرف زدنش انقد فرق داشت؟
آنچه خواهید دید:
اختلال DID...دوسش دارم ...من گشنمه (:..یچیزی درست کرده باشی...نیازی نی
آنچه خواهید دید:
اختلال DID...دوسش دارم ...من گشنمه (:..یچیزی درست کرده باشی...نیازی نی
۱۷.۰k
۲۴ تیر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.