وقتی بین بچه هاش فرق میذاشت
پارت ⁶
سر گرم درس کردن پاستا بودم بچه ها هم داشتن بازی میکردن بعد از درس کردن پاستا رفتم سراغ وسایلای تزئین
+ بچه ها میایین کمکم این بادکنک هارو باد کنم
× حتمن اومدیم مامان
٪ اومدم مامانی جونم
باد کنک هارو باد کردیم
کلی خونرو تزئین کردیم
بعد از تموم شدن کارام خیلیام راحت شد و تصمیم گرفتم یجی رو ببرم حموم
+ خب خب یجی خانم بپر تو حموم
٪ اخ جون حموم
+ بدو ک بعدش داداشی میخاد بره
٪ باشه اخجون اخجون
حموم یجی ۲۰ مین طول کشید از حموم آوردمش بیرون ک باک هیون رف حموم
موهای یجی رو خشک کردم ی لباس پرنسسی تنش کردم و موهاشو بالا بستم شبیه فرشته ها شده بود تو همین حین باک هیون اومد بیرون ی دست لباس اسپرت براش گذاشته بودم اونارو پوشید موهاشو براش سشوار کردم و مدل دادم این دوتا فسقلی رو ک حاضر کردم دیگه نوبت خودم بود
+ خب فسقلی های مامان بشینین تلویزیون ببین تا مامانم بره حموم و بیاد
یجی و باک هیون با هم : باشه مامان گلم
٪ مامانیه منه
× مامان منم هس
٪ نخیرم مامانیه خودمه ب هیچ کس نمیدمش
+( خنده) از دس شماها ( زیر لب)
رفتم ی دوش ۱۰ مینی گرفتم و اومدم ی لباس ک جین برای سالگرد ازدواجمون خریده بود و تا حالا نپوشیده بودمش رو پوشیدم موهامو خشک کردم و ریختم دورم ی ارایش لایت کردم و اومد بیرون از اتاق
٪ او مامان خانم تیپ زدی
× دیدی چ مامان خوشگلی دارم
٪ (اخم میکنه ) کی گفته مامان توعه مامانیه خودمه گفتم ک بهت نمیدمش
× صدای منو در نیار ها
+ من مامان جفتتونم کلکل نکنین
×٪ چشم مامان
تو همین حین بود ک در باز شد و ....
کشته شدممممم
دیگه ادمین ندارینن
سر گرم درس کردن پاستا بودم بچه ها هم داشتن بازی میکردن بعد از درس کردن پاستا رفتم سراغ وسایلای تزئین
+ بچه ها میایین کمکم این بادکنک هارو باد کنم
× حتمن اومدیم مامان
٪ اومدم مامانی جونم
باد کنک هارو باد کردیم
کلی خونرو تزئین کردیم
بعد از تموم شدن کارام خیلیام راحت شد و تصمیم گرفتم یجی رو ببرم حموم
+ خب خب یجی خانم بپر تو حموم
٪ اخ جون حموم
+ بدو ک بعدش داداشی میخاد بره
٪ باشه اخجون اخجون
حموم یجی ۲۰ مین طول کشید از حموم آوردمش بیرون ک باک هیون رف حموم
موهای یجی رو خشک کردم ی لباس پرنسسی تنش کردم و موهاشو بالا بستم شبیه فرشته ها شده بود تو همین حین باک هیون اومد بیرون ی دست لباس اسپرت براش گذاشته بودم اونارو پوشید موهاشو براش سشوار کردم و مدل دادم این دوتا فسقلی رو ک حاضر کردم دیگه نوبت خودم بود
+ خب فسقلی های مامان بشینین تلویزیون ببین تا مامانم بره حموم و بیاد
یجی و باک هیون با هم : باشه مامان گلم
٪ مامانیه منه
× مامان منم هس
٪ نخیرم مامانیه خودمه ب هیچ کس نمیدمش
+( خنده) از دس شماها ( زیر لب)
رفتم ی دوش ۱۰ مینی گرفتم و اومدم ی لباس ک جین برای سالگرد ازدواجمون خریده بود و تا حالا نپوشیده بودمش رو پوشیدم موهامو خشک کردم و ریختم دورم ی ارایش لایت کردم و اومد بیرون از اتاق
٪ او مامان خانم تیپ زدی
× دیدی چ مامان خوشگلی دارم
٪ (اخم میکنه ) کی گفته مامان توعه مامانیه خودمه گفتم ک بهت نمیدمش
× صدای منو در نیار ها
+ من مامان جفتتونم کلکل نکنین
×٪ چشم مامان
تو همین حین بود ک در باز شد و ....
کشته شدممممم
دیگه ادمین ندارینن
۱۱.۶k
۱۳ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.