p13
پرش زمانی 10 مین بعد
ادامه ویو ا.ت
یعد 10 مین رسیدم دیدم همه کارمندا سرشون پایینه
رفتم سمت اتاقم و دم درش وایستادم
ا.ت:چه گندی زدین ک اینطور سر ب زیر شدین؟
جیا: خانم لی طراح اصلی.........
ا.ت :طراح اصلی؟
جیا:طراح اصلی اقای چوی گفتن که...... گفتن.....
ا.ت دقیقا چی گفته خانم کیم؟
جیا:گفتن ک طرح جدید رو گم کردن همه مشغول کشیدن ی طرح جدید هستن چند نفری هم تموم کردن /رپ خوند/
ا.ت: اقای چوی طرح جدیدی ک من شخصا انتخابش کردم و یک ماه تمام واسه اماده شدنش صبر کردمو گم کرده؟
جیا:بله خانم لی
ا.ت : و الان خودش کجاست؟
جیا: تو راهن
ا.ت: ب محض رسیدن میان اتاقم و خانم کیم همه ی طرحای تکمیل رو برام بیار
پرش زمانی 5 مین بعد
جیا اومد تو اتاق و طرحای اماده رو اورد....
گفتم: کسایی ک طرحارو کشیدن هم صدا بزن
جیا:چشم
بعد چند مین همه اومدن
ا.ت: خب اولین طرح مال توعه ماری؟
ماری:بله خانم
ا.ت: و من حقوق میدم ک همچین اشغالی رو بکشی؟ شبیه قرن شصته چرا؟ شلوار تنگ خیلی وقته خز شده
ماری:ولی خانم ما کلا 30 دقیقه وقت داشتیم......
ا.ت: ساکت باید بتونی تو ی ثانیه هم طرح دلخواهتو تو مغزت درست کنی
ماری: ولی این دیگه خیلیه!
ا.ت: خیلیه؟ اگه نارتحتی میتونی فقط بری اسراری ب موندنت نیست وقتی بدرد شرکت نمیخوری
ماری:ینی.........من الان...............
ا.ت: درسته اخراجی
ماری: ولی خانم.........
ا.ت: میتونی بری
ماری: خانم من............
ا.ت: برووووو بیروننننننن
و سریع رفت
نگاهی ب بقیه کارا کردم همچی ی ایراد داشت ولی اگه کارا رو ترکیب کنیم.... همینه یس
بعد ی سری توضیحات ب جیا رفتم بیرون و ب همه گفتم برن سر کارشون.....
جونگکوک ویو
هیونگ رسوندم خونه منم خودمو پرت کردم رو تخت خیلی خسته بودم و صد البته گرسنه
بم اومد طرفم و پرید بغلم کیووتتتتتت
گوشیم زنک خورد بمو گزاشتم کنار م دیدم......
ادامه ویو ا.ت
یعد 10 مین رسیدم دیدم همه کارمندا سرشون پایینه
رفتم سمت اتاقم و دم درش وایستادم
ا.ت:چه گندی زدین ک اینطور سر ب زیر شدین؟
جیا: خانم لی طراح اصلی.........
ا.ت :طراح اصلی؟
جیا:طراح اصلی اقای چوی گفتن که...... گفتن.....
ا.ت دقیقا چی گفته خانم کیم؟
جیا:گفتن ک طرح جدید رو گم کردن همه مشغول کشیدن ی طرح جدید هستن چند نفری هم تموم کردن /رپ خوند/
ا.ت: اقای چوی طرح جدیدی ک من شخصا انتخابش کردم و یک ماه تمام واسه اماده شدنش صبر کردمو گم کرده؟
جیا:بله خانم لی
ا.ت : و الان خودش کجاست؟
جیا: تو راهن
ا.ت: ب محض رسیدن میان اتاقم و خانم کیم همه ی طرحای تکمیل رو برام بیار
پرش زمانی 5 مین بعد
جیا اومد تو اتاق و طرحای اماده رو اورد....
گفتم: کسایی ک طرحارو کشیدن هم صدا بزن
جیا:چشم
بعد چند مین همه اومدن
ا.ت: خب اولین طرح مال توعه ماری؟
ماری:بله خانم
ا.ت: و من حقوق میدم ک همچین اشغالی رو بکشی؟ شبیه قرن شصته چرا؟ شلوار تنگ خیلی وقته خز شده
ماری:ولی خانم ما کلا 30 دقیقه وقت داشتیم......
ا.ت: ساکت باید بتونی تو ی ثانیه هم طرح دلخواهتو تو مغزت درست کنی
ماری: ولی این دیگه خیلیه!
ا.ت: خیلیه؟ اگه نارتحتی میتونی فقط بری اسراری ب موندنت نیست وقتی بدرد شرکت نمیخوری
ماری:ینی.........من الان...............
ا.ت: درسته اخراجی
ماری: ولی خانم.........
ا.ت: میتونی بری
ماری: خانم من............
ا.ت: برووووو بیروننننننن
و سریع رفت
نگاهی ب بقیه کارا کردم همچی ی ایراد داشت ولی اگه کارا رو ترکیب کنیم.... همینه یس
بعد ی سری توضیحات ب جیا رفتم بیرون و ب همه گفتم برن سر کارشون.....
جونگکوک ویو
هیونگ رسوندم خونه منم خودمو پرت کردم رو تخت خیلی خسته بودم و صد البته گرسنه
بم اومد طرفم و پرید بغلم کیووتتتتتت
گوشیم زنک خورد بمو گزاشتم کنار م دیدم......
۴.۰k
۲۳ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.