خانواده
پارت 42
م/ک: بچهااا غذا حاضره (هونگدائه سمگیوپسال .جاپچائه و بولگوگی )
ا/ت: وااییی خیلی خوشحالم خیلی خوشمزه به نظر میرسن مرسی
کوک: دستت درد نکنه مامان
ب/ت: پس یونگ چی؟..
کوک: خوابیده
م/ت: برید بیدارش کنید گشنشه
ا/ت: اگه بیدارش کنیم..خوابوندنش مصیبته خودشم کوک باید بخوابونتش
ب/ک: چرا؟
کوک: طبق اساس نامه آقای جئون یونگ شب ها باید من بخوابونمش و ظهرها هم مامانش
همه:😂
م/ک: ظهر ها میخوابه
کوک: خیلی کم
ا/ت: خداروشکر مثل بقیع بچها مشکل خوردن ندارم
م/ک: مثل باباش دم به دقیقه درحال خوردنه (چشم غره به کوک)
ا/ت: بعضی موقع ها که قایم میشه تو یخچال پیداش میکنم در حال خوردن
کوک:مشکلتون با خوردن من چیه آخه😐
ا/ت: تو فقط بخور
کوک: از بشقاب ا/ت بولگوگی برداشتم
ا/ت: هیییییی بولگوگی منههه
م/ک: زدم به دست کوک* تو ظرف پره از بشقاب ا/ت برندار..دخترم هرچقدر دوست داری برداررر
کوک: مامانن
ا/ت: از بشقابم لطفا چیزی برندار خوشم نمیاد کسی به غذام دست بزنه..خودت بکش
کوک: باشع ببخشید
م/ک: بچهااا غذا حاضره (هونگدائه سمگیوپسال .جاپچائه و بولگوگی )
ا/ت: وااییی خیلی خوشحالم خیلی خوشمزه به نظر میرسن مرسی
کوک: دستت درد نکنه مامان
ب/ت: پس یونگ چی؟..
کوک: خوابیده
م/ت: برید بیدارش کنید گشنشه
ا/ت: اگه بیدارش کنیم..خوابوندنش مصیبته خودشم کوک باید بخوابونتش
ب/ک: چرا؟
کوک: طبق اساس نامه آقای جئون یونگ شب ها باید من بخوابونمش و ظهرها هم مامانش
همه:😂
م/ک: ظهر ها میخوابه
کوک: خیلی کم
ا/ت: خداروشکر مثل بقیع بچها مشکل خوردن ندارم
م/ک: مثل باباش دم به دقیقه درحال خوردنه (چشم غره به کوک)
ا/ت: بعضی موقع ها که قایم میشه تو یخچال پیداش میکنم در حال خوردن
کوک:مشکلتون با خوردن من چیه آخه😐
ا/ت: تو فقط بخور
کوک: از بشقاب ا/ت بولگوگی برداشتم
ا/ت: هیییییی بولگوگی منههه
م/ک: زدم به دست کوک* تو ظرف پره از بشقاب ا/ت برندار..دخترم هرچقدر دوست داری برداررر
کوک: مامانن
ا/ت: از بشقابم لطفا چیزی برندار خوشم نمیاد کسی به غذام دست بزنه..خودت بکش
کوک: باشع ببخشید
۱۴.۶k
۱۹ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.