واقعیتِ دروازه بان بودن
#زهره_کودایی، زنی که در تیم ملی فوتبالِ ایران درخشید و توانست خود را به اثبات برساند از دل همان قصههایی میآید که حمیدرضا صدر عاشقشان بود. انسانهای رنجکشیدهای که از پایینترین حد شروع میکنند و برای یک لحظه تاریخ به آنها فرصت میدهد. کاری که کودایی مقابلی کشوری! به نام اردن انجام داد شاید اولین جایی بود که او توانست خود را نشان دهد. #اردن جاییست کوچک که بعد تقسیماتِ جنگ دوم تبدیل به کشور شد و بنابر همین ماجرا توانست پرچم و سرودملی و از این دست چیزها داشته باشد. رییس فدراسیونِ آن جا تهمتی به این زنِ ورزشکار زد که رد شد اما نشان دارد از حقارت او و البته بسیاری که گمان میکنند باید با هر چیزی شوخی کرد... اما همین قضیه من را بر آن داشت که بیشتر دربارهی این دروازهبان بخوانم. دختری از خوزستان، نجاری کرده و کارهای یدی و جان داده تا بتواند به رویایاش برسد. همیشه نوشتهام که فوتبال شبیه ادبیات است و دروازهبانها منحصر بهفردترین تکههای این مبارزه. دژ. آخرین بازمانده و رهبری که میتوانند مسیر تاریخ را عوض کنند... زهره در تیم ملی زنان ایران، آن هم در رقابتی نابرابر با البسهای سنگین و در جایی که کسی نمیخواهد جدیشان بگیرد با کمترین امکانات به سوی رویای خود هجوم برد. و اصلن همین است که برای عشق فوتبالها حماسه و تراژدی میسازد. همین است که فریادهای او را بعد مهار پنالتیها و شوتها میچسباند به شوری که داشته برای حرکت. مهم نیست این فریاد مقابلِ یک تیم محلی باشد یا در بازیای بزرگ که تنهایی دروازهبان در هر شرایطی او را وادار میکند مدام متن پیشرو را، بازی را یکسان نگاه کند. او باید بایستد، بجنگد و حتا اگر شکست هم بخورد مثل ناخدای کشتی در حالِ غرق بهعنوان آخرین عضو پیاده شود. دروازهبانهای بزرگ چنیناند. همیشه هستند و میتوانند چنان کنند که تمام معادلات به هم بریزد و من شیفتهی این برهمزنندهگان قواعد بازیها هستم. زهره کودایی یکی از همان تکههای روحسازیست که این جامعه در این دوران به آنها نیاز دارد. وقتی مصاحبههایاش را خواندم از صراحتاش حظ بردم. اینکه میخواهد برای خانوادهاش پول درآورد و میگوید «سخت است چون ما را نشان نمیدهند در تلویزیون». اما ما شما را دیدیم خانم کودایی. و همین وضعیت است که باعث میشود بیشتر نگاهتان کنیم و باور دارم قصهی شما تازه آغاز شده. حتا اگر بازی پخش هم نشود همیشه تماشایتان میکنیم که چهگونه به سوی توپ یورش میبرید و بالای سر همه پرواز میکنید. به قول دکتر صدر عزیز «نگاهتان میکنیم...»
#م_یزدانی_خرم
#م_یزدانی_خرم
۱۰۹.۹k
۲۸ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.