(تک پارتی)
(تک پارتی)
سلام من سونهی هستم امروز کلی مهمون داریم و من و
آبجی کچیک ترم رفتیم بازار یک مرد زل زد به من اومد
جلو گفت سلام اسم من تهیونگ اسم تو چیه؟ اسم من
سونهی اسم... اسم چی؟ ببخشید ایشون کی باشن ؟
شما چیکاردارین؟ ایشون خواهرم اها اسم خواهرتون چیه؟
لیا وای چه اسم قشنگی داره مرسی ببخشید خانم سونهی
میشه همراه من بیاین؟بله خب چیکار دارین با.... چرا
حرف نمیزنین؟ ببخشید میشه باهاتون تنها حرف بزنم؟
بله لیا من الان میرم و میام باشه آبجی خیالت راحت راحت
باشه قربونت برم خانم سونهی بله بامن از... با شما از یعنی چی؟بامن ازدواج میکنی؟(سریع)اشاره خب پس برو
سریع خواهرتو بیار تا بریم رستوران باشه
سونهی ویو
رفتیم رستوران غذا خوردیم بعد رفتیم خونه ی تهیونگ
هیچ کس نبود رفتیم تو حموم تهیونگ لباس منو در آورد
منم لباسای اونو در آوردم بعد باهم عاشقانه کردیم
اون لباشو گذاشت رو لبام و باهم لب هم رو خوردیم و
دیدیم در باز شد و لیا اومد تو گفت:آخ ببخشید نمی دونستم دارین لبای همو می خورین معذرت می خوام ببخشیییییییید🫣
سلام من سونهی هستم امروز کلی مهمون داریم و من و
آبجی کچیک ترم رفتیم بازار یک مرد زل زد به من اومد
جلو گفت سلام اسم من تهیونگ اسم تو چیه؟ اسم من
سونهی اسم... اسم چی؟ ببخشید ایشون کی باشن ؟
شما چیکاردارین؟ ایشون خواهرم اها اسم خواهرتون چیه؟
لیا وای چه اسم قشنگی داره مرسی ببخشید خانم سونهی
میشه همراه من بیاین؟بله خب چیکار دارین با.... چرا
حرف نمیزنین؟ ببخشید میشه باهاتون تنها حرف بزنم؟
بله لیا من الان میرم و میام باشه آبجی خیالت راحت راحت
باشه قربونت برم خانم سونهی بله بامن از... با شما از یعنی چی؟بامن ازدواج میکنی؟(سریع)اشاره خب پس برو
سریع خواهرتو بیار تا بریم رستوران باشه
سونهی ویو
رفتیم رستوران غذا خوردیم بعد رفتیم خونه ی تهیونگ
هیچ کس نبود رفتیم تو حموم تهیونگ لباس منو در آورد
منم لباسای اونو در آوردم بعد باهم عاشقانه کردیم
اون لباشو گذاشت رو لبام و باهم لب هم رو خوردیم و
دیدیم در باز شد و لیا اومد تو گفت:آخ ببخشید نمی دونستم دارین لبای همو می خورین معذرت می خوام ببخشیییییییید🫣
۴۹۰
۰۶ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.