Fan Fiction Seven Only Part.19
~••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••~
《چند روز بعد》
ویو دیوید
الان چند روز گذشته و اون پسرا هم کاملا برای قرارداد موافقت کردن، خوبه یه بازی دوسره برده برای من، هم محمولم رو وارد ژاپن میکنم، هم شاید چیزی از اینا دستگیرم شد، ولی نمیدونم چرا اینقدر قیافه هاشون برام آشناس.... ولش بابا چطور میتونه آشنا باشه؟ خیالاتی شدم!
.
.
.
ویو نامجون
تقریبا چند هفته دیگه قراره محموله ای که دیوید بهمون داده رو وارد ژاپن کنیم، باید خوب خودمون رو آماده کنیم، نقشه بکشیم و طبق نقشمون پیش بریم، چیز خوبیه، ۷ میلیون دلاره ها، ولی چرا فقط برای اسلحه و مواد منفجره میخواد اینهمه پول بده؟
تو فکر بودم که یهو جین اومد تو اتاقم
جین: نامی، بیا میخوایم پیش هم بشینیم بریم حیاط قهوه بخوریم.
نامجون: برای چی؟
جین: برای چی داره؟ همینجوری دیگه، میخوایم باهم خلوت کنیم، بیا
نامجون: باشه میام
جین: نامجون، میدونم داری به چی فکر میکنی، بنظرت چرا فقط برای اصلحه داره اینهمه پول میده؟ برای اسلحص؟ نه بابا چی فکر کردی؟ فقط برای اینکه مارو ببینه داره این کارارو میکنه، ولی دیگه ما انتخابمون رو کردیم، وقتی رفتیم خیلی باید مراقب باشیم، ممکنه هر لحظه برای ما خطری ایجاد کنه!
نامجون: نگران نباش هیونگ، ما همو داریم، چیزی نمیشه!
جین: میدونم *لبخند
《چند روز بعد》
ویو دیوید
الان چند روز گذشته و اون پسرا هم کاملا برای قرارداد موافقت کردن، خوبه یه بازی دوسره برده برای من، هم محمولم رو وارد ژاپن میکنم، هم شاید چیزی از اینا دستگیرم شد، ولی نمیدونم چرا اینقدر قیافه هاشون برام آشناس.... ولش بابا چطور میتونه آشنا باشه؟ خیالاتی شدم!
.
.
.
ویو نامجون
تقریبا چند هفته دیگه قراره محموله ای که دیوید بهمون داده رو وارد ژاپن کنیم، باید خوب خودمون رو آماده کنیم، نقشه بکشیم و طبق نقشمون پیش بریم، چیز خوبیه، ۷ میلیون دلاره ها، ولی چرا فقط برای اسلحه و مواد منفجره میخواد اینهمه پول بده؟
تو فکر بودم که یهو جین اومد تو اتاقم
جین: نامی، بیا میخوایم پیش هم بشینیم بریم حیاط قهوه بخوریم.
نامجون: برای چی؟
جین: برای چی داره؟ همینجوری دیگه، میخوایم باهم خلوت کنیم، بیا
نامجون: باشه میام
جین: نامجون، میدونم داری به چی فکر میکنی، بنظرت چرا فقط برای اصلحه داره اینهمه پول میده؟ برای اسلحص؟ نه بابا چی فکر کردی؟ فقط برای اینکه مارو ببینه داره این کارارو میکنه، ولی دیگه ما انتخابمون رو کردیم، وقتی رفتیم خیلی باید مراقب باشیم، ممکنه هر لحظه برای ما خطری ایجاد کنه!
نامجون: نگران نباش هیونگ، ما همو داریم، چیزی نمیشه!
جین: میدونم *لبخند
۲.۶k
۰۷ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.