آیدل من بخشی از وجودم
my idol part of me
Part ۹
همه از حرف آت ترسیدند اتم خنده تمسخرآمیزی کرد و گفت امیدوارم دفعه بعدی یاد بگیرید آدم باشید تا با کسی مثل من در نیفتید
ات به سمت میزش رفت و برنامه درسیش رو برداشت و از اونور هم به سمت ماشین لوکس و شیک و زیبایش سوار اون شد به راننده گفت بره مواد غذایی بخره و اونو به سمت مشاورهای تغذیه ببره با اجوما تماس گرفت و از او ساعت نوبت را پرسید وقتی فهمید نوبت ساعت ۵ خیالش راحت شد چون هنوز وقت داشت تازه ساعت ۲ بود به سمت خونه رفت گفت مواد غذایی رو بگیره و رفت داخل اتاق تا کمی استراحت کنه تا سرشون روی بالش گذاشت به خواب عمیق فرو رفت
برای لینو خیلی تعجب آور بود که ات همچین حرفی میزد اونم توی اون شرایط به اون ماشین لوکس و شخصی خودش رفت و به سمت خونه حرکت کرد با اینکه میدونست مدرسه داره ولی براش مهم نبود فقط مهم این بود که بفهمه نقشه ات چیه قراره چیکار کنه قراره تبدیل به چه کسی بشه
Part ۹
همه از حرف آت ترسیدند اتم خنده تمسخرآمیزی کرد و گفت امیدوارم دفعه بعدی یاد بگیرید آدم باشید تا با کسی مثل من در نیفتید
ات به سمت میزش رفت و برنامه درسیش رو برداشت و از اونور هم به سمت ماشین لوکس و شیک و زیبایش سوار اون شد به راننده گفت بره مواد غذایی بخره و اونو به سمت مشاورهای تغذیه ببره با اجوما تماس گرفت و از او ساعت نوبت را پرسید وقتی فهمید نوبت ساعت ۵ خیالش راحت شد چون هنوز وقت داشت تازه ساعت ۲ بود به سمت خونه رفت گفت مواد غذایی رو بگیره و رفت داخل اتاق تا کمی استراحت کنه تا سرشون روی بالش گذاشت به خواب عمیق فرو رفت
برای لینو خیلی تعجب آور بود که ات همچین حرفی میزد اونم توی اون شرایط به اون ماشین لوکس و شخصی خودش رفت و به سمت خونه حرکت کرد با اینکه میدونست مدرسه داره ولی براش مهم نبود فقط مهم این بود که بفهمه نقشه ات چیه قراره چیکار کنه قراره تبدیل به چه کسی بشه
۲.۳k
۲۳ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.