♡دوپارتی خیانت ♡ ادامه پارت اخر
که دیدم یه پرستار اومد جلوم
$ چیشده اقا
_ همسرم از حال رفته کمکش کنید
$ باشه از این طرف بیاید بزارینش رو این تخت تو این اوتاق
......پرش زمانی نیم ساعت بعد.......
× همراه خانم کیم ات
_ بله
× خب ایشون ضعف داشتن و شک عصبی بهشون وارد شده و از شدت سرما و تب شدید غش کردن باید یه مدت غذا های مقوی بخورن و عصبانی و ناراحت نشن و لباس گرم بپوشن یک سری داروهم براشون تجویز کردم سر وقت بخورن الاناست که بهوش بیان
_ ممنونم میتونم برم پیشش
× بله بفرمایید اینم نسخه ی داروهاشون
_ ممنونم راستی کی مرخصش میشه
× سرمشون تموم شد به پرستار بگید سرم رو دربیاره بعد مرخصن
× با اجازه
_ ( تعظییم کوتاه)
رفتم تو اتاق بیش ات کنارش رو صندلی نشستم دستش رو گرفتم و چند بار بوسیدم بدنش یخ کرده بون رنگش پریده بود لعنت به من باعشقم چیکار کردم قلبم درد میگیره اشکام میرختن رو دستش که زیر سرم بود حس کردم دستش تکون خورد سرم رو اوردم بالا
_ چاگیا بیدار شدی
ویو ات
باحس خیسی رو دستم بهوش اومدم دیدم ته پیشمه با دیدنش ترس کل بدنمو فرا گرفت
+ ب.. ب...ببین ...ت..ته ته ..مم..من بهت خیانت نکردم ..من
که با اینکه تهیونگ لباش رو گذاش رو لبام حرفم نصفه موند
_ عشقم من اشتباه کردم تو به من خیانت نکردی من اشتباه ...هق هق ...کردم ...هققق لطفا از من نترس ..هق خواهش میکنم ترکم نکن
بغلش کردم و سرش رو نوازش کردم
+ یاااا این چه حرفی عشقم من هیچوقت تو رو ترک نمیکنم
_ منو بخشیدی
+ معلومه که بخشیدم
_اه سرمتم تموم شد میرم بگم پرستار سرمتو دربیار منم میرم ماشینو بیارم دمدر
+ باشه
پرستار اومد سرمم رودراورد و بعد باتهیونگ دارو هامو گرفتیم و رفتیم خونه
.......یک هفته بعد ......
+ تهیونگا
_ جونم
+ میای بریم برف بازی
_ نه تو هنوز حالت خوب نیست
+ لوطفا تویوخدا( کیوت و مظلوم)
_ خیلی خب فقط قیافتو اینجوری نکن ( خنده).
+ یییییییسسسس
_ خنده
_ خب نمیخوای بری لباس گرم بپوشی
+ چرا رفتم
رفتن برف بازی کردن و دارن میان خونه
+ تهیونگا خیلی سردمه
_ اخی بیا بگلم ( کاپشنشو باز میکنه ات رو میزاره لاش و بغلش میکنه)
_ جوجه
+ خرس عسلی
_+ خنده
+ تهیونگا خیلی دوست دارم
_ ولی من دو ست ندارم
+ چ..چی
_ عاشقتم نیستم
+ چی داری میگی
_ من دیونتم بیب دیونتتت
+ یااا ( با مشت میزنه رو سینه تهیونگ)
_ ( خند)
+ عاشقتمم
_ منم عاشقتم
پایان ♡
لایک کنید انرژی بگیرم برا فیک بعدی.
$ چیشده اقا
_ همسرم از حال رفته کمکش کنید
$ باشه از این طرف بیاید بزارینش رو این تخت تو این اوتاق
......پرش زمانی نیم ساعت بعد.......
× همراه خانم کیم ات
_ بله
× خب ایشون ضعف داشتن و شک عصبی بهشون وارد شده و از شدت سرما و تب شدید غش کردن باید یه مدت غذا های مقوی بخورن و عصبانی و ناراحت نشن و لباس گرم بپوشن یک سری داروهم براشون تجویز کردم سر وقت بخورن الاناست که بهوش بیان
_ ممنونم میتونم برم پیشش
× بله بفرمایید اینم نسخه ی داروهاشون
_ ممنونم راستی کی مرخصش میشه
× سرمشون تموم شد به پرستار بگید سرم رو دربیاره بعد مرخصن
× با اجازه
_ ( تعظییم کوتاه)
رفتم تو اتاق بیش ات کنارش رو صندلی نشستم دستش رو گرفتم و چند بار بوسیدم بدنش یخ کرده بون رنگش پریده بود لعنت به من باعشقم چیکار کردم قلبم درد میگیره اشکام میرختن رو دستش که زیر سرم بود حس کردم دستش تکون خورد سرم رو اوردم بالا
_ چاگیا بیدار شدی
ویو ات
باحس خیسی رو دستم بهوش اومدم دیدم ته پیشمه با دیدنش ترس کل بدنمو فرا گرفت
+ ب.. ب...ببین ...ت..ته ته ..مم..من بهت خیانت نکردم ..من
که با اینکه تهیونگ لباش رو گذاش رو لبام حرفم نصفه موند
_ عشقم من اشتباه کردم تو به من خیانت نکردی من اشتباه ...هق هق ...کردم ...هققق لطفا از من نترس ..هق خواهش میکنم ترکم نکن
بغلش کردم و سرش رو نوازش کردم
+ یاااا این چه حرفی عشقم من هیچوقت تو رو ترک نمیکنم
_ منو بخشیدی
+ معلومه که بخشیدم
_اه سرمتم تموم شد میرم بگم پرستار سرمتو دربیار منم میرم ماشینو بیارم دمدر
+ باشه
پرستار اومد سرمم رودراورد و بعد باتهیونگ دارو هامو گرفتیم و رفتیم خونه
.......یک هفته بعد ......
+ تهیونگا
_ جونم
+ میای بریم برف بازی
_ نه تو هنوز حالت خوب نیست
+ لوطفا تویوخدا( کیوت و مظلوم)
_ خیلی خب فقط قیافتو اینجوری نکن ( خنده).
+ یییییییسسسس
_ خنده
_ خب نمیخوای بری لباس گرم بپوشی
+ چرا رفتم
رفتن برف بازی کردن و دارن میان خونه
+ تهیونگا خیلی سردمه
_ اخی بیا بگلم ( کاپشنشو باز میکنه ات رو میزاره لاش و بغلش میکنه)
_ جوجه
+ خرس عسلی
_+ خنده
+ تهیونگا خیلی دوست دارم
_ ولی من دو ست ندارم
+ چ..چی
_ عاشقتم نیستم
+ چی داری میگی
_ من دیونتم بیب دیونتتت
+ یااا ( با مشت میزنه رو سینه تهیونگ)
_ ( خند)
+ عاشقتمم
_ منم عاشقتم
پایان ♡
لایک کنید انرژی بگیرم برا فیک بعدی.
۲۸.۷k
۲۳ خرداد ۱۴۰۲