دل به دریا زده ام با تو به طوفان برسم
دل به دریا زدهام با تو به طوفان برسم
جامهی کفر دریدم که به ایمان برسم
شعر چشمان مرا، ابر فقط میخواند
میسرایم که به آرایهی باران برسم
هقهق شوق و شکرخند لبی حسرتناک
آمدم تا به تو ای ماه فروزان برسم
عشق را چشم سیاهت به دلم میبارد
جهد کردم که به آن چشمهی جوشان برسم
شانه در شانهات آغوش تو رویایم شد
دست من شانه که بر زلف پریشان برسم
از خدا خواسته بودم که بیایی گل من
پیش از آن روز که بر نقطهی پایان برسم
جامهی کفر دریدم که به ایمان برسم
شعر چشمان مرا، ابر فقط میخواند
میسرایم که به آرایهی باران برسم
هقهق شوق و شکرخند لبی حسرتناک
آمدم تا به تو ای ماه فروزان برسم
عشق را چشم سیاهت به دلم میبارد
جهد کردم که به آن چشمهی جوشان برسم
شانه در شانهات آغوش تو رویایم شد
دست من شانه که بر زلف پریشان برسم
از خدا خواسته بودم که بیایی گل من
پیش از آن روز که بر نقطهی پایان برسم
۱۰.۳k
۲۱ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.