you are my happiness
you are my happiness
PART 4
+سعی کن زودی بهش اعتراف کنی
~تو هم همینطور
+منظورت چیه
~تهیونگو میگم
+اهان
_هیم سو
+چیه
_من بابام نمیخواد که اجباری ازدواج کنم
+خب بابای منم همینطور
_پس چرا بهم گفتی؟
+توچرا باهام راه اومدی؟
_خب میخواستم اذیتت کنم
~هی بابا کی همچین حرفی رو زده؟
+شوخی کرده بودم بابا
_سولی امشب میخوایم بریم کلاب
=یوهووووووو
~من دیگه بیول رو نمیارم
+خوب کاری میکنی(چشمک)
_پس سعی کنید خیلی لباساتون باز نباشه که مارو تحریک کنین
~هیم سو خیلی اهل این کاری نیست
+اوهوم
=ولی من میخوام بپوشم
_شما خیلی گوه میخورید
=ممنون
+خب بریم کلاس
=صبر کن چرا انقدر حیاط خلوته؟
+وای نه چون زنگ خورده
&ددی بریم
~اوکی بریم بیبی گرل
+هیم چان
~جانم
+واقعا خیلی گاوی
~چون به تو رفتم بای پرنسس
+بوس بای
داشتیم به سمت کلاس میرفتیم که یهو یچیزی دستامو گرفت.
بهش نگاه انداختم و دیدم که تهیونگ دستمو گرفته
_مثل اینکه قراره بیوفتن توی دردسر
+کیا؟
_داداش عزیزت
بهم دیگه نگاهی انداختیم ولی من خیلی خجالت زده شده بودم
=هیم سو
+چیه
=اون بنده خدا که من عاشقشم اصلا بعم محل نمیده
+بعدا بهت کلی میچسبه که ازش زده میشی
=یه لحظه دوتا دستت رو بده
یهو فهمیدم که دستم توی دستای تهیونگه و نمیخواستم که ولش کنم چون بهم ارامش میداد
+چیکار میخوای بکنی؟
=ولش کن(لج کرد)
_مثل اینکه خیلی از انجام دادنش خوشت میاد
=هی بهش تجاوز نکنی هاااا، باشه نمیخواد تظاهر کنید که دستای همو نگرفتین
+مگه ما داریم تظاهر میکنیم
=مثل اینکه از پاره شدن خیلی میترسی؟
داشتیم از کنار یه کلاسی رد میشدیم که ازش صدای ناله میومد
+هیم چان باز کار خودشو کرد
_سعی کن خیلی بهش وابسته نشی
+شعر ور نگو
ا.د:شماها کجا بودین
+ببخشید حواسمون نبود که زنگ خورده
ا.د:۱ نمره نمفی برای همتون بجز اقای کیم
+خیلی ادم خوبی هستید
ا.د:ببینم شما خیلی اشنا میزنید
+اهان دختر خاله مدیر هستم
)=٪)) #"٪&=)'»پشمام
ا.د:ساکت،خیلی خب بهتون نمره منفی نمیدم ولی دفعه اخرتون باشه حالا هم بشینید سرجاتون،ببینم بیول و هیم چان کجان؟
=دارن توی کلاس بغلی ناله بازی میکنن
ا.د:داخل دانشگاه!، باید به مدیر بگم تا اون موقع میخوام درس ۱ رو بپرسم پس بخونید
_خوب شد لو دادی وگرنه الا باردار میشد
+چرا برات مهمه؟
_همینطوری
+خب پس شماها رفتین قاطی مرغا یا نه
☆♡اوهوم
=+خب مبارکه
☆ولی من باید تورو جر بدم
+میخوای جلوی همه ببوسمش؟
♡جرعت نداری
+اگه برم چی؟
☆نفری ۵٠ وون میدیم
+قبوله
=هیم سو شوخی کردن ای وای
+تهیونگ
_جانم؟
+اجازه هست؟
☆هیم سو گوهه خوردیم نکن زشته
+ولی من می...
قبل از اینکه حرفمو کامل کنم خود تهیونگ لباشو گذاشت روی لبام و بعد چند مین جدا شد،بین بچه ها پچ پچ بود خیلی خجالت کشیده بودم
PART 4
+سعی کن زودی بهش اعتراف کنی
~تو هم همینطور
+منظورت چیه
~تهیونگو میگم
+اهان
_هیم سو
+چیه
_من بابام نمیخواد که اجباری ازدواج کنم
+خب بابای منم همینطور
_پس چرا بهم گفتی؟
+توچرا باهام راه اومدی؟
_خب میخواستم اذیتت کنم
~هی بابا کی همچین حرفی رو زده؟
+شوخی کرده بودم بابا
_سولی امشب میخوایم بریم کلاب
=یوهووووووو
~من دیگه بیول رو نمیارم
+خوب کاری میکنی(چشمک)
_پس سعی کنید خیلی لباساتون باز نباشه که مارو تحریک کنین
~هیم سو خیلی اهل این کاری نیست
+اوهوم
=ولی من میخوام بپوشم
_شما خیلی گوه میخورید
=ممنون
+خب بریم کلاس
=صبر کن چرا انقدر حیاط خلوته؟
+وای نه چون زنگ خورده
&ددی بریم
~اوکی بریم بیبی گرل
+هیم چان
~جانم
+واقعا خیلی گاوی
~چون به تو رفتم بای پرنسس
+بوس بای
داشتیم به سمت کلاس میرفتیم که یهو یچیزی دستامو گرفت.
بهش نگاه انداختم و دیدم که تهیونگ دستمو گرفته
_مثل اینکه قراره بیوفتن توی دردسر
+کیا؟
_داداش عزیزت
بهم دیگه نگاهی انداختیم ولی من خیلی خجالت زده شده بودم
=هیم سو
+چیه
=اون بنده خدا که من عاشقشم اصلا بعم محل نمیده
+بعدا بهت کلی میچسبه که ازش زده میشی
=یه لحظه دوتا دستت رو بده
یهو فهمیدم که دستم توی دستای تهیونگه و نمیخواستم که ولش کنم چون بهم ارامش میداد
+چیکار میخوای بکنی؟
=ولش کن(لج کرد)
_مثل اینکه خیلی از انجام دادنش خوشت میاد
=هی بهش تجاوز نکنی هاااا، باشه نمیخواد تظاهر کنید که دستای همو نگرفتین
+مگه ما داریم تظاهر میکنیم
=مثل اینکه از پاره شدن خیلی میترسی؟
داشتیم از کنار یه کلاسی رد میشدیم که ازش صدای ناله میومد
+هیم چان باز کار خودشو کرد
_سعی کن خیلی بهش وابسته نشی
+شعر ور نگو
ا.د:شماها کجا بودین
+ببخشید حواسمون نبود که زنگ خورده
ا.د:۱ نمره نمفی برای همتون بجز اقای کیم
+خیلی ادم خوبی هستید
ا.د:ببینم شما خیلی اشنا میزنید
+اهان دختر خاله مدیر هستم
)=٪)) #"٪&=)'»پشمام
ا.د:ساکت،خیلی خب بهتون نمره منفی نمیدم ولی دفعه اخرتون باشه حالا هم بشینید سرجاتون،ببینم بیول و هیم چان کجان؟
=دارن توی کلاس بغلی ناله بازی میکنن
ا.د:داخل دانشگاه!، باید به مدیر بگم تا اون موقع میخوام درس ۱ رو بپرسم پس بخونید
_خوب شد لو دادی وگرنه الا باردار میشد
+چرا برات مهمه؟
_همینطوری
+خب پس شماها رفتین قاطی مرغا یا نه
☆♡اوهوم
=+خب مبارکه
☆ولی من باید تورو جر بدم
+میخوای جلوی همه ببوسمش؟
♡جرعت نداری
+اگه برم چی؟
☆نفری ۵٠ وون میدیم
+قبوله
=هیم سو شوخی کردن ای وای
+تهیونگ
_جانم؟
+اجازه هست؟
☆هیم سو گوهه خوردیم نکن زشته
+ولی من می...
قبل از اینکه حرفمو کامل کنم خود تهیونگ لباشو گذاشت روی لبام و بعد چند مین جدا شد،بین بچه ها پچ پچ بود خیلی خجالت کشیده بودم
۲.۲k
۲۲ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.