Fake teahyong
Fake teahyong
Part 5
=ای بابا اومدم اه
لباسام و پوشیدم رفتم پایین
^میسو بازم میگم حق نداری بری بیرون
=چشم پدر(بغض دارو لرزش)
^میسو بغض نکن آنقدر دوس داری بری ببینیش
=(سرشو تکون داد)
^میسو با لونا و آجوشی میری پس
=واقعا پدر(ذوق)
^آره
=(پرید بغلش)ممنونم پدر
^(خنده)حالا ولم کن خفم کردی
=من رفتم
^از دامن میسو گرفت(منحرفای بدبخت)
^کجا اول صبحونه
=ولی پدر ساعت ۱۲ هستش
^نخوری نمیزارم بری
=هوفف چشم پدر
=داشتم تند تند میخوردم یهو غذا پرید گلوم
(سرفه میکرد در حد مرگ)
مامانم آب داد بهم
^چه خبرته آروم بخور
= ببخشید پدر تروخدا بسه دیگه ساعت ۱ شد من باید
برم
^آجوشی ،لونا ببریدش
آجوشی،لونا:چشم
=بدویید
×خانوم آرومتر
آجوشی:خانوم آرومتر برید وایی( افتاد تو رودخونه)
=آجوشی میخواستم برم سمت رودخونه که پام سر خورد کم مونده بود بیوفتم که..........
خماریییییییییییییی
بسه میدونم کم بود به بزرگی خودتون ببخشید
Part 5
=ای بابا اومدم اه
لباسام و پوشیدم رفتم پایین
^میسو بازم میگم حق نداری بری بیرون
=چشم پدر(بغض دارو لرزش)
^میسو بغض نکن آنقدر دوس داری بری ببینیش
=(سرشو تکون داد)
^میسو با لونا و آجوشی میری پس
=واقعا پدر(ذوق)
^آره
=(پرید بغلش)ممنونم پدر
^(خنده)حالا ولم کن خفم کردی
=من رفتم
^از دامن میسو گرفت(منحرفای بدبخت)
^کجا اول صبحونه
=ولی پدر ساعت ۱۲ هستش
^نخوری نمیزارم بری
=هوفف چشم پدر
=داشتم تند تند میخوردم یهو غذا پرید گلوم
(سرفه میکرد در حد مرگ)
مامانم آب داد بهم
^چه خبرته آروم بخور
= ببخشید پدر تروخدا بسه دیگه ساعت ۱ شد من باید
برم
^آجوشی ،لونا ببریدش
آجوشی،لونا:چشم
=بدویید
×خانوم آرومتر
آجوشی:خانوم آرومتر برید وایی( افتاد تو رودخونه)
=آجوشی میخواستم برم سمت رودخونه که پام سر خورد کم مونده بود بیوفتم که..........
خماریییییییییییییی
بسه میدونم کم بود به بزرگی خودتون ببخشید
۳.۱k
۱۲ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.