پارت 7 i heat self
چانیول دیگه طاقت نیورد . حس میکرد ممکنه دوباره روز های سختی که برای دختر میگذشت و اون کابوس های شبانش دوباره برگرده واسه همین خودش دوباره وارد اتاق بازجویی شد
چانیول : وقت بازجویی توم شده گروهبان مین
ا.ت: ولی رویس من هنوز سوالاتم مو ...
چانیول : وقت تموم شده ... کیم کای بند شو بریم
همزمان که داشت مای رو میبرد به بارداشتگاه ، کای به ا.ت پوزخند میزد و گفت : بازم بهم میرسیم گروهبان مین
پایان فلش بک
ا.ت با اخم خاصی که همیشه موقع موقعیت های جدی به خودش میگرفت گفت : نمیشه خود کیم کای رو دوباره بازداشت کنیم؟
بکهیون: خب نابغه تهش میتونیم 48 ساعت اونو بازداشت کنیم ، بعدش راست راست از جلوی چشمامون گم میشه و به ریش نداشتت میخنده :/
ا.ت : یادته دفعه قبلی که اوردیمش تو اتاق بازجویی و وسط باز جویی وقتی من وارد اتاق شدم چجوری داشت نگام میکرد؟؟
چانیول : خب که چی
ا.ت : من میخوام هنوزم بیاریمش و از من به عنوان طعمه استفاده کنید
چانیول : چرت و پرت نگو ا.ت ایندفعه دیگه شوخی نیس که بخوای قهرمان بازی دربیاری من افسرتونم و من تشخیص میدم باید چیکار کنیم
ا.ت : حس نمیکنی از وقتی بهت این درجه رو دادن از یاا داری به ما نگاه میکنی؟؟ یااا پارک چاانیول ما هنوزم دوستاتیم یادت رفته؟!
چانیول : اولن اینکه توهم برت نداره من هیچ وفت قرار نیست از بالا به پایین کسی رو نگاه کنم دوما دقیقااا چون دوستامید وظیفه خودم میدونم شمارو از هررر خطری دور کنم امیدوارم بفهمی...
ا.ت تو ذهنش : اوکی حالا که قرار نیس کمکم کنی خودم تنهایی انجامش میدم چانیول خان!
یعنی چی میشه؟؟ بابا ا.ت جووون خریت نکن :/ بسوزه پدر کنجکاوی
کامنت و لایک یادتون نره گشنگام ))
خدایی به کامنت هاتون نیاز دارم بچه ها...
چانیول : وقت بازجویی توم شده گروهبان مین
ا.ت: ولی رویس من هنوز سوالاتم مو ...
چانیول : وقت تموم شده ... کیم کای بند شو بریم
همزمان که داشت مای رو میبرد به بارداشتگاه ، کای به ا.ت پوزخند میزد و گفت : بازم بهم میرسیم گروهبان مین
پایان فلش بک
ا.ت با اخم خاصی که همیشه موقع موقعیت های جدی به خودش میگرفت گفت : نمیشه خود کیم کای رو دوباره بازداشت کنیم؟
بکهیون: خب نابغه تهش میتونیم 48 ساعت اونو بازداشت کنیم ، بعدش راست راست از جلوی چشمامون گم میشه و به ریش نداشتت میخنده :/
ا.ت : یادته دفعه قبلی که اوردیمش تو اتاق بازجویی و وسط باز جویی وقتی من وارد اتاق شدم چجوری داشت نگام میکرد؟؟
چانیول : خب که چی
ا.ت : من میخوام هنوزم بیاریمش و از من به عنوان طعمه استفاده کنید
چانیول : چرت و پرت نگو ا.ت ایندفعه دیگه شوخی نیس که بخوای قهرمان بازی دربیاری من افسرتونم و من تشخیص میدم باید چیکار کنیم
ا.ت : حس نمیکنی از وقتی بهت این درجه رو دادن از یاا داری به ما نگاه میکنی؟؟ یااا پارک چاانیول ما هنوزم دوستاتیم یادت رفته؟!
چانیول : اولن اینکه توهم برت نداره من هیچ وفت قرار نیست از بالا به پایین کسی رو نگاه کنم دوما دقیقااا چون دوستامید وظیفه خودم میدونم شمارو از هررر خطری دور کنم امیدوارم بفهمی...
ا.ت تو ذهنش : اوکی حالا که قرار نیس کمکم کنی خودم تنهایی انجامش میدم چانیول خان!
یعنی چی میشه؟؟ بابا ا.ت جووون خریت نکن :/ بسوزه پدر کنجکاوی
کامنت و لایک یادتون نره گشنگام ))
خدایی به کامنت هاتون نیاز دارم بچه ها...
۵.۶k
۱۴ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.