وقتی رفتین تعطیلات
پارت ۲
ویو ات
حدود ۲۰ مین بعد از حموم اومدم بیرون و رفتم سمت اتاق لباسامو پوشیدم داشتم موهامو خشک میکردم ک در باز شد
_ لیدی صبحانه حاضره
+ عر قربون پیشی کیوتم بشم من
_ او تا حالا قربونم نرفته بودی
+ الان رفتم دیه
_ (خنده لثه ای ) از دس تو بچه جان
+ حیحی تو برو من موهامو خشک کنم میام
_ باش منتظرتم
چون حجم موهام کم بود و کوتاه زود خشک شد رفتم پایین و نشستم کنار بهترین دوس پسر دنیا و صبحانمو خوردم از اون جایی ک اولین روز تعطیلمون بود و یونگی چن روز مرخصی گرفته بود تصمیم گرفتیم بریم ی صفر دو نفره رو با کلی خاطره رنگارنگ تجربه کنیم چمدونامونو بستیم لباسامونو عوض کردیم و ماشینو چیدیم و راه افتادیم تو جاده با گوش دادن موزیک و زمزمه کردن باهاش راه رو طی کردیم بعد از ۳ ساعت رسیدیم ب بهترین هتل شهر ی اتاق گرفتیم و وسایلامونو بردیم لباسامونو عوض کردیم و حوصلم سر رفته بود رو تخت دراز کشیدم ک... یونگی روم خیمه زد
_ او ک بیبیم حوصلش سر رفته
+ نه اصلن کی گفته
_ از چشات معلومه
+ ن اصلن میخام برم ساحل
_ اوکی بریم ولی اول ی بوس
+ ن
_ اره
+ ن
_ اصن کی گفته تو باید اجازه بدی
+ چون صاحبش منم
_ پس من اینجا چیم
+ برگ چقندر
ویو ات
چون میدونستم رو لبام حساسه با زبونم لبام رو خیس میکردم
_ اهم خانم ات اون لبا صاحب داره
+ عوم میدونم صاحبش خودمم
_ کی گفته
+ اگه من نیستم پس کیه ؟
_ لبای تو فق ی صاحب داره ک اونم منم و الان بت میگم ک حق نداری اون کارو انجام بدی
+ عوم باش
_ افرین ( لباشو میزاره رو لبات و حدود ۲ مین کیس میرین )
_ اخیش خیلی دلم تنگ شده بود
+ همچین میگی انگار ده ساله منو ندیدی تشنه لبامی
_ من همیشه تشنه لباتم بیب
+ او باشه حالا اگ دوس داری از روم بلند شو ک بریم
_ چش
و....
ویو ات
حدود ۲۰ مین بعد از حموم اومدم بیرون و رفتم سمت اتاق لباسامو پوشیدم داشتم موهامو خشک میکردم ک در باز شد
_ لیدی صبحانه حاضره
+ عر قربون پیشی کیوتم بشم من
_ او تا حالا قربونم نرفته بودی
+ الان رفتم دیه
_ (خنده لثه ای ) از دس تو بچه جان
+ حیحی تو برو من موهامو خشک کنم میام
_ باش منتظرتم
چون حجم موهام کم بود و کوتاه زود خشک شد رفتم پایین و نشستم کنار بهترین دوس پسر دنیا و صبحانمو خوردم از اون جایی ک اولین روز تعطیلمون بود و یونگی چن روز مرخصی گرفته بود تصمیم گرفتیم بریم ی صفر دو نفره رو با کلی خاطره رنگارنگ تجربه کنیم چمدونامونو بستیم لباسامونو عوض کردیم و ماشینو چیدیم و راه افتادیم تو جاده با گوش دادن موزیک و زمزمه کردن باهاش راه رو طی کردیم بعد از ۳ ساعت رسیدیم ب بهترین هتل شهر ی اتاق گرفتیم و وسایلامونو بردیم لباسامونو عوض کردیم و حوصلم سر رفته بود رو تخت دراز کشیدم ک... یونگی روم خیمه زد
_ او ک بیبیم حوصلش سر رفته
+ نه اصلن کی گفته
_ از چشات معلومه
+ ن اصلن میخام برم ساحل
_ اوکی بریم ولی اول ی بوس
+ ن
_ اره
+ ن
_ اصن کی گفته تو باید اجازه بدی
+ چون صاحبش منم
_ پس من اینجا چیم
+ برگ چقندر
ویو ات
چون میدونستم رو لبام حساسه با زبونم لبام رو خیس میکردم
_ اهم خانم ات اون لبا صاحب داره
+ عوم میدونم صاحبش خودمم
_ کی گفته
+ اگه من نیستم پس کیه ؟
_ لبای تو فق ی صاحب داره ک اونم منم و الان بت میگم ک حق نداری اون کارو انجام بدی
+ عوم باش
_ افرین ( لباشو میزاره رو لبات و حدود ۲ مین کیس میرین )
_ اخیش خیلی دلم تنگ شده بود
+ همچین میگی انگار ده ساله منو ندیدی تشنه لبامی
_ من همیشه تشنه لباتم بیب
+ او باشه حالا اگ دوس داری از روم بلند شو ک بریم
_ چش
و....
۶.۷k
۲۸ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.