*پارت ۴*
ویو کوک:*
وقتی غذاش تموم شد گوشیمو برداشت رمزشو بخاطر تهیونگ که خیلی میاد توش(تهیونگ دوست صمیمی کوک و همکارش) عوض کرده بودم
رائون: رمز گوشیت چیه؟
کوک: برا چی مخوای؟
رائون: رمزتو عوض کردی اره؟
کوک: اره
رائون: چرا؟
تو چشاش میدیدم که بهم شک کرده برا اینکه نگرانش نکنم بش گفتم. یه دو دقیقه ای تو گوشیم داشت میگشت منم کارامو میکردم سرم درد گرفته بود سرمو بردم عقب که دیدم یهو رائون نشست رو پام
کوک: شک کرده بودی؟
رائون: ببخشید
کوک: من کاری نمیکنم که ناراحت بشی
رائون یهو بغلم کرد سفت گرفتمش که احساس کردم داره شل میشه دیدم رنگش پریده
کوک: رائون.. خوبی... رائون
رائون: کوک حالم بده
کوک: چته چه حسی داری
نشوندمش رو میز از کمدم وسایله ماینه رو برداشتم
رائون: حس.. بدن درد... احساس میکنم همه جام درد میکنه دارم میمیرم
کوک: وا
گوشی رو برداشتم تپش قلبش خوب بود... داشتم دستگاه فشار رو بر میداشتم که یهو افتاد رو میز بیهوش شد
کوک: رائون پاشو چت شد یهو
گذاشتمش رو مبل فشارش خیلی پایین بود
کوک: جیمینننننن(داد)(جیمین دستیار یک کوکه)
جیمین: بله بله
کوک: سروم رو بیار
جیمین: چی شده؟
کوک: رائون فشارش افتاد بیهوش شد
جیمین: چرا
کوک: چون حاملس انقدر سوال نپورس برو بیار (داد)
جیمین رفت منم داشتم به صورت خوشگلش نگاه میکردم که جیمین به سرعت اومد تو اتاق سره سرومو داد به من
جیمین: بیا
کوک: اویزونش کن به اون میخه
سرومو زدم دوتا انپول زدم توش و سرعت سرومو تنزیم کردم یه بوسه به لباش زدمو نشستم پایین پاش و پاشو گذاشتم رو پاهام داشتم نگاش میکردم که چشاش تکون خورد اروم اروم باز کرد
کوک: خوبی؟
رائون: چی شده
کوک: هیچی فقدر سروم تو دستته تکون نده دستتو رگت پاره میشه
رائون: چرا بیهوش شدم؟
کوک:....
....................................................
شرط برای پارت ۵:
۵ تا لایک
وقتی غذاش تموم شد گوشیمو برداشت رمزشو بخاطر تهیونگ که خیلی میاد توش(تهیونگ دوست صمیمی کوک و همکارش) عوض کرده بودم
رائون: رمز گوشیت چیه؟
کوک: برا چی مخوای؟
رائون: رمزتو عوض کردی اره؟
کوک: اره
رائون: چرا؟
تو چشاش میدیدم که بهم شک کرده برا اینکه نگرانش نکنم بش گفتم. یه دو دقیقه ای تو گوشیم داشت میگشت منم کارامو میکردم سرم درد گرفته بود سرمو بردم عقب که دیدم یهو رائون نشست رو پام
کوک: شک کرده بودی؟
رائون: ببخشید
کوک: من کاری نمیکنم که ناراحت بشی
رائون یهو بغلم کرد سفت گرفتمش که احساس کردم داره شل میشه دیدم رنگش پریده
کوک: رائون.. خوبی... رائون
رائون: کوک حالم بده
کوک: چته چه حسی داری
نشوندمش رو میز از کمدم وسایله ماینه رو برداشتم
رائون: حس.. بدن درد... احساس میکنم همه جام درد میکنه دارم میمیرم
کوک: وا
گوشی رو برداشتم تپش قلبش خوب بود... داشتم دستگاه فشار رو بر میداشتم که یهو افتاد رو میز بیهوش شد
کوک: رائون پاشو چت شد یهو
گذاشتمش رو مبل فشارش خیلی پایین بود
کوک: جیمینننننن(داد)(جیمین دستیار یک کوکه)
جیمین: بله بله
کوک: سروم رو بیار
جیمین: چی شده؟
کوک: رائون فشارش افتاد بیهوش شد
جیمین: چرا
کوک: چون حاملس انقدر سوال نپورس برو بیار (داد)
جیمین رفت منم داشتم به صورت خوشگلش نگاه میکردم که جیمین به سرعت اومد تو اتاق سره سرومو داد به من
جیمین: بیا
کوک: اویزونش کن به اون میخه
سرومو زدم دوتا انپول زدم توش و سرعت سرومو تنزیم کردم یه بوسه به لباش زدمو نشستم پایین پاش و پاشو گذاشتم رو پاهام داشتم نگاش میکردم که چشاش تکون خورد اروم اروم باز کرد
کوک: خوبی؟
رائون: چی شده
کوک: هیچی فقدر سروم تو دستته تکون نده دستتو رگت پاره میشه
رائون: چرا بیهوش شدم؟
کوک:....
....................................................
شرط برای پارت ۵:
۵ تا لایک
۸.۱k
۰۴ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.