پارت:۱۲

پارت:۱۲


#ازدواج_اجباری🦋>

ویو ا/ت:
رفتم پیش ارایشگرا منو حاضر کردن از ساعت ۵ تا ۸ زیر دستشون بودم دیگ خسته شده بود هین میکاپ خوابمم برد حتی😂

(علامت ارایشگر)

؛خانم تموم شد میتونید بلند شید برید اتاقتون اونجا چند نفر هستن که کمک میکنن لباستون رو بپوشید
اوه بله ممنون
؛تعظیم کردن
ماماننن من اومدم
+.......
مامان چرا گریه میکنی؟
×اه دخترم خیلی خوشگل شدی
مامانی گریه نکن منم گریم میگیره بعدا ارایشم خراب میشها
×باشه باشه خب برو جیمین جلو در منتظرته
باشه
ویو جیمین:
به ماشین تکه داده بودم که یهو ا/ت مثل فرشته ها جلوم ظاهر شد اخه چجوری یه دختر انقدر خوشگله وای خداااااا

جیمین الوو...جیمینننن
_ها بله
کجایی؟
_تو قلبت....یعنی چیزه اینجام
باشه باشه بریم(با خنده)
*رسیدن تالار*