My vampire
.....پرشزمانی سه چهار ساعت بعد ..........
*گشنمههههه
+منم همینطور
+حوس چیبس کردم برو برام بگیر انوو
^باش الان چیز دیگه نمیخوای
+نچ
*واسه منم بگیر
^نمیگیرم تا جایی بسوزه
*گشنههه سگ
&انوو آمد اما برای بادا چیزی نخریده بود جنی به بادا گفت که بیا باهم بخوریم اما بادا قبول نکرد
_دفعه آخرته واسه زنه من چیزی نمیگیری ها
*جیمین (ذوق)
_بفرمایید
*میسی
_خواهش میکنم
*به نظرم بو سوختنی میاد عوااااا انوو جاییت داره میسوزه
^ووووو(ادا دراوردن )
+_خنده
.......پرش زمانی......
+خستم بریم
^بریم
_فردا مدرسه داری پس نمیتونی بیا پیش من
*درسته درسته
_خب پس بای بای
_دوماه دیگه قراره تا ابد پیشم بمونی (در گوشش)
*باشه حالا تا دوماه دیگ
_بلاخره که میرسه
*(خنده )
^بیا دیگهههه
*خداحفظ
_بایییی
...........پرش زمانی دو ماه بعد ........
*وایی امروز قرار بود والدین بیان کارنامه بگیرن و من برم خونه جیمین من چند روز پی ساک مو جمع کرده بودم دیگه از جیمین نمیترسیدم چون میدونستم بهم آسیبی نمیزنه منتظر مامانم بودم که بیاد و کارنامه رو بگیره وبریم خونه که
*جیمین واییییییییییی
*الان کارنامه ام رو میبینه خدااااا
_سلام قشنگمم
*سلامم
_میدونم کارنامه ات بده پس خودتو اذیت نکن
*آخیششش
_خب ساکتو جمع کرده
*بله سه چهار روز پیش جمع کردم
_خوبه
*ولی چرا به تو زنگ زدن
_به من زنگ نزده بودن به مامانت گفته بودن ولی کار داشت گفت من به جاش برم
(علامت مدیر ')
'اهم اهم
*او آقای چو سلام
'سلام دخترم
'ایشون کی هستن؟
*ایشون شوهرم هستن
'سرفه سرفه
'چی شوهرتون ؟
*بله شوهرم هستن
_مشکلی هست؟
'نه چه مشکلی
*با اجازتون آقای چو
'بله بفرمایید
_چقدر رو مخههه
*تموم شد بریم خونه
_بریم
_باید بریم خونمون جشن بگیریم
*چشم
*پس بزار هماهنگ کنم با بقیه
_باشه
^چته
*درست صحبت کن
^خب جانم
*فارغالتحصیل شدم امشب میخوایم جشن بگیریم بیاید
^چشم
^بای بای
*خداحفظ
............پرشزمانی شب ..........
*آخ خسته شدم
_برو لباستو عوض کن که الان میان
*چشم رفتم
&بادا یه لباس خوشکل مناسب با جشن پوشید اما برای خودش پنج تا زیادی مجلسی بود به نظر خود بادا یه لباس زیبا بود
*خوشگل شدم
_یه دفعه آمد پایین شده بود این هو پرنسس (تو دلش)
_زیباتر از هرکس دیگه
*مرسی قشنگم
&صدای در آمد
*میرم باز کنم
_نه یه وقت میدزدنت خودم میرم باز کنم
*باش (خنده)
*گشنمههههه
+منم همینطور
+حوس چیبس کردم برو برام بگیر انوو
^باش الان چیز دیگه نمیخوای
+نچ
*واسه منم بگیر
^نمیگیرم تا جایی بسوزه
*گشنههه سگ
&انوو آمد اما برای بادا چیزی نخریده بود جنی به بادا گفت که بیا باهم بخوریم اما بادا قبول نکرد
_دفعه آخرته واسه زنه من چیزی نمیگیری ها
*جیمین (ذوق)
_بفرمایید
*میسی
_خواهش میکنم
*به نظرم بو سوختنی میاد عوااااا انوو جاییت داره میسوزه
^ووووو(ادا دراوردن )
+_خنده
.......پرش زمانی......
+خستم بریم
^بریم
_فردا مدرسه داری پس نمیتونی بیا پیش من
*درسته درسته
_خب پس بای بای
_دوماه دیگه قراره تا ابد پیشم بمونی (در گوشش)
*باشه حالا تا دوماه دیگ
_بلاخره که میرسه
*(خنده )
^بیا دیگهههه
*خداحفظ
_بایییی
...........پرش زمانی دو ماه بعد ........
*وایی امروز قرار بود والدین بیان کارنامه بگیرن و من برم خونه جیمین من چند روز پی ساک مو جمع کرده بودم دیگه از جیمین نمیترسیدم چون میدونستم بهم آسیبی نمیزنه منتظر مامانم بودم که بیاد و کارنامه رو بگیره وبریم خونه که
*جیمین واییییییییییی
*الان کارنامه ام رو میبینه خدااااا
_سلام قشنگمم
*سلامم
_میدونم کارنامه ات بده پس خودتو اذیت نکن
*آخیششش
_خب ساکتو جمع کرده
*بله سه چهار روز پیش جمع کردم
_خوبه
*ولی چرا به تو زنگ زدن
_به من زنگ نزده بودن به مامانت گفته بودن ولی کار داشت گفت من به جاش برم
(علامت مدیر ')
'اهم اهم
*او آقای چو سلام
'سلام دخترم
'ایشون کی هستن؟
*ایشون شوهرم هستن
'سرفه سرفه
'چی شوهرتون ؟
*بله شوهرم هستن
_مشکلی هست؟
'نه چه مشکلی
*با اجازتون آقای چو
'بله بفرمایید
_چقدر رو مخههه
*تموم شد بریم خونه
_بریم
_باید بریم خونمون جشن بگیریم
*چشم
*پس بزار هماهنگ کنم با بقیه
_باشه
^چته
*درست صحبت کن
^خب جانم
*فارغالتحصیل شدم امشب میخوایم جشن بگیریم بیاید
^چشم
^بای بای
*خداحفظ
............پرشزمانی شب ..........
*آخ خسته شدم
_برو لباستو عوض کن که الان میان
*چشم رفتم
&بادا یه لباس خوشکل مناسب با جشن پوشید اما برای خودش پنج تا زیادی مجلسی بود به نظر خود بادا یه لباس زیبا بود
*خوشگل شدم
_یه دفعه آمد پایین شده بود این هو پرنسس (تو دلش)
_زیباتر از هرکس دیگه
*مرسی قشنگم
&صدای در آمد
*میرم باز کنم
_نه یه وقت میدزدنت خودم میرم باز کنم
*باش (خنده)
۲۱.۴k
۰۵ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.