پارت 7 مافیای سرخ
پارت 7 مافیای سرخ
ویو ا/ت
منو بزور برد خونش و گفت باید این جا زنگی کنی
دروغ چرا منم یکم از جونگکوک خوشم میاد
_ آقای جؤن اگر میخوای من دوست دخترت شدم باید چند تا قانون بزارم
× بگو ببینم چیه
_ 1 با هیچ دختری گرم نمیگیری
2 روی سرم داد نمیزنی و باهام دعوا نمیگیری
3 میخوام برم بیرون باید اجازه بدی
4 با دوست هام در ارتباط باشم و همو ببینیم
× اع پس بزار منم قانون بزارم
1 با هیچ پسری گرم نمیگیری
2 با لباس باز بیرون نمیری
۳ بار بدون من نمیری
4 داخل کار های من دخالت نمیکنی
5 با من بد حرف نمیزنی
_ قبول
× اوکی قبول
_ خوب اتاق من کدومه
× اون در مشکی
_ اوکی
رفتم تو اتاق دیم پسایل داخلشه
_ این جا اتاق کیه
× اتاق من
_ چرا من باید بیام تو اتاق تو بخوابم
× چون دوست دخترمی
_ اوکی
فقط کوکی
× جانم
_ من لباس ندارم میشه بریم خونم لباسامو وردارم
× اوکی بیا بریم
_ مرسی
ویو جونگکوک
با ا/ت رفتیم خونش و لباس هاشو گرفتیم
و امدین خونه
من رفتم روی تخت خابیدم
_ میشه من روی کاناپه بخوابم
× نه
_ آخه
× آخه نداریم بیا روی تخت بخوام
_ اوکی
ویو ا/ت
رفتم روی تخت خوابیدم که یهو دیدم یه دست دور کمرم حلقه شده
جونگکوک بود
خودمو داخل بغلش جا کردم
حس میکنم داخل بغلش انگار داروی خواب آور ریختن
گرفتم خوابیدم
ویو جونگکوک
ا/ت امد رو تخت منم بغلش کرم حس خوبی بهش دارم
اونم خودشو داخل بغلم جا کرد و خوابید
ویو ا/ت
منو بزور برد خونش و گفت باید این جا زنگی کنی
دروغ چرا منم یکم از جونگکوک خوشم میاد
_ آقای جؤن اگر میخوای من دوست دخترت شدم باید چند تا قانون بزارم
× بگو ببینم چیه
_ 1 با هیچ دختری گرم نمیگیری
2 روی سرم داد نمیزنی و باهام دعوا نمیگیری
3 میخوام برم بیرون باید اجازه بدی
4 با دوست هام در ارتباط باشم و همو ببینیم
× اع پس بزار منم قانون بزارم
1 با هیچ پسری گرم نمیگیری
2 با لباس باز بیرون نمیری
۳ بار بدون من نمیری
4 داخل کار های من دخالت نمیکنی
5 با من بد حرف نمیزنی
_ قبول
× اوکی قبول
_ خوب اتاق من کدومه
× اون در مشکی
_ اوکی
رفتم تو اتاق دیم پسایل داخلشه
_ این جا اتاق کیه
× اتاق من
_ چرا من باید بیام تو اتاق تو بخوابم
× چون دوست دخترمی
_ اوکی
فقط کوکی
× جانم
_ من لباس ندارم میشه بریم خونم لباسامو وردارم
× اوکی بیا بریم
_ مرسی
ویو جونگکوک
با ا/ت رفتیم خونش و لباس هاشو گرفتیم
و امدین خونه
من رفتم روی تخت خابیدم
_ میشه من روی کاناپه بخوابم
× نه
_ آخه
× آخه نداریم بیا روی تخت بخوام
_ اوکی
ویو ا/ت
رفتم روی تخت خوابیدم که یهو دیدم یه دست دور کمرم حلقه شده
جونگکوک بود
خودمو داخل بغلش جا کردم
حس میکنم داخل بغلش انگار داروی خواب آور ریختن
گرفتم خوابیدم
ویو جونگکوک
ا/ت امد رو تخت منم بغلش کرم حس خوبی بهش دارم
اونم خودشو داخل بغلم جا کرد و خوابید
۱۴.۸k
۱۶ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.