رمان عشق تصادفی 💓 پارت 9
ا.ت . جای که هیچ کس نبود و یک اتاق بود
ا.ت . جنوگکوک لطفاً دیگه بسه بزار برم
کوک. به همین راحتی میخواهی بری
ا.ت. اره ....... یعنی اینکه... اینجا نه زمانه شه ..نه موقعه شه
کوک. پس موضوع زمان موقع شد دیگه بهونه ی دیگه ی که نداری
ا.ت . کوک لطفاً دست از این کار ها وردار
کوک . چه کار های؟
ویو اوت
موهام را نوازش میکرد و به صورتم نزدیک میشد من هم تا جایی که میشد داشتم ازش دور میشدم که پشتم دیوار بود ناامید شدم 😟
که ناگهان در باز شد مجری بود سریع جنوگکوک را حل دادم و فرار کردم پایین که رییس را دیدم
ر.ک = رییس کمپانی
ر.ک . ا/ت بیا دفترم
ا.ت. ب..اشه
ر.ک . ا/ت همه میدونن که تو ایرانی هستی و طرفدارن زیادی را جذب کردی من هم نمیخوام از دستت بدم پس لطفاً به حرفا م گوش بده
کوک ویو
داشتم میرفتم پایین که ا.ت را در دفتر مدیر دیدم و میخواستم وارد شم که درمورد من داشتن حرف میزدن و پشت در حرفاشون را گوش میدادم
ا.ت . چشمم چیز خاصی شده
ر.ک . شده شده موضوع درباره تو . جئون جونگکوکه
ا.ت ویو
وای نه شاید دیده نه نه نه خدا ای خدای کمک
ا.ت. خب چی شده ؟
ر.ک. تو از جونگکوک باید فاصله بگیری و من نمیخوام جنوگکوک که باهاش پول درمیارم را از دست بدم و ترجیح میدم تو را از دست بدم تا جونگکوک زیاد باهاش صمیمی نشو این قضیه رو به جونگکوک هم میگم چون کوک کره ی و آیدله اما تو ایرانی هستی نمیتوانی با جونگ کوک باشی
ا.ت . نه نه نه نه شما اشتباه متوجه شدین من و کوک فقط دو دوست معمولی هستیم فقط همین چیزی بین ما نیست
ر.ک. انشالا که همین طوره
ا.ت اره اره و لبخند فیکی زدم ☺️
ر.ک . برو جونگکوک را صدا کن
ویو اوت
با گفتم این حرفا از کمپانی خیلی ناراحت شدم گریه های ریزی میکردم
جنوگکوک ویو
چی چرا این طوری شد اما من ا.ت را دوست داشتم چرا کمی گریه از چشم مثل الماس در حال ریختن بود
ا.ت رفتم بیرون کوک را دیدم که جلوی در بود چشم تو چشم شدیم اون داشت گریه هاش رو پاک میکرد سریع بغلش کردم همکاری کرد از گردنم بوسید
ا.ت هق هق کوکیا هق رییس کار داره باهات
کوک . سر تکان دادن به معنی باشه
کوک.
رفتم داخل
رییس .همین حرفهای که به تو میخوام بزنم را به اوت زدم
کوک. شنیدم
ر.ک. 😲😳
نمیخواد تکرار کنین ا.ت رفت
اما هر چی هم بشه من با ا.ت میشم هر چی دوستش دارم آیدل بودن به زندگی شخصیم ربطی ندارد
ر.ک . داد. میدونی مردم چی بهت میگن و به ا.ت میگن
تو چقدر طرفدار داری میدونی که
کوک. هیچ می از رابط ی ما خبر نخواهد داشت اگر میخواهی که من از گروه استفإ ندم پس لطفاً لطفاً میگم به تصمیم احترام بذار
ر.ک . باشه باشه اما اگه کسی خبر دار شه ا.ت از گروه دی بنت میره
کوک. نمیره چون دوست دخترمه
ر.ک. 🤯
باشه تو فکر استفا را از سرت دربیار
ا.ت . جنوگکوک لطفاً دیگه بسه بزار برم
کوک. به همین راحتی میخواهی بری
ا.ت. اره ....... یعنی اینکه... اینجا نه زمانه شه ..نه موقعه شه
کوک. پس موضوع زمان موقع شد دیگه بهونه ی دیگه ی که نداری
ا.ت . کوک لطفاً دست از این کار ها وردار
کوک . چه کار های؟
ویو اوت
موهام را نوازش میکرد و به صورتم نزدیک میشد من هم تا جایی که میشد داشتم ازش دور میشدم که پشتم دیوار بود ناامید شدم 😟
که ناگهان در باز شد مجری بود سریع جنوگکوک را حل دادم و فرار کردم پایین که رییس را دیدم
ر.ک = رییس کمپانی
ر.ک . ا/ت بیا دفترم
ا.ت. ب..اشه
ر.ک . ا/ت همه میدونن که تو ایرانی هستی و طرفدارن زیادی را جذب کردی من هم نمیخوام از دستت بدم پس لطفاً به حرفا م گوش بده
کوک ویو
داشتم میرفتم پایین که ا.ت را در دفتر مدیر دیدم و میخواستم وارد شم که درمورد من داشتن حرف میزدن و پشت در حرفاشون را گوش میدادم
ا.ت . چشمم چیز خاصی شده
ر.ک . شده شده موضوع درباره تو . جئون جونگکوکه
ا.ت ویو
وای نه شاید دیده نه نه نه خدا ای خدای کمک
ا.ت. خب چی شده ؟
ر.ک. تو از جونگکوک باید فاصله بگیری و من نمیخوام جنوگکوک که باهاش پول درمیارم را از دست بدم و ترجیح میدم تو را از دست بدم تا جونگکوک زیاد باهاش صمیمی نشو این قضیه رو به جونگکوک هم میگم چون کوک کره ی و آیدله اما تو ایرانی هستی نمیتوانی با جونگ کوک باشی
ا.ت . نه نه نه نه شما اشتباه متوجه شدین من و کوک فقط دو دوست معمولی هستیم فقط همین چیزی بین ما نیست
ر.ک. انشالا که همین طوره
ا.ت اره اره و لبخند فیکی زدم ☺️
ر.ک . برو جونگکوک را صدا کن
ویو اوت
با گفتم این حرفا از کمپانی خیلی ناراحت شدم گریه های ریزی میکردم
جنوگکوک ویو
چی چرا این طوری شد اما من ا.ت را دوست داشتم چرا کمی گریه از چشم مثل الماس در حال ریختن بود
ا.ت رفتم بیرون کوک را دیدم که جلوی در بود چشم تو چشم شدیم اون داشت گریه هاش رو پاک میکرد سریع بغلش کردم همکاری کرد از گردنم بوسید
ا.ت هق هق کوکیا هق رییس کار داره باهات
کوک . سر تکان دادن به معنی باشه
کوک.
رفتم داخل
رییس .همین حرفهای که به تو میخوام بزنم را به اوت زدم
کوک. شنیدم
ر.ک. 😲😳
نمیخواد تکرار کنین ا.ت رفت
اما هر چی هم بشه من با ا.ت میشم هر چی دوستش دارم آیدل بودن به زندگی شخصیم ربطی ندارد
ر.ک . داد. میدونی مردم چی بهت میگن و به ا.ت میگن
تو چقدر طرفدار داری میدونی که
کوک. هیچ می از رابط ی ما خبر نخواهد داشت اگر میخواهی که من از گروه استفإ ندم پس لطفاً لطفاً میگم به تصمیم احترام بذار
ر.ک . باشه باشه اما اگه کسی خبر دار شه ا.ت از گروه دی بنت میره
کوک. نمیره چون دوست دخترمه
ر.ک. 🤯
باشه تو فکر استفا را از سرت دربیار
۲.۱k
۱۳ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.