پارت ۴
پارت ۴
کیم و جئون
شب تو اتاق و روی تخت روبه رو هم
جونگ کوک . ات راستش میخوام بهت یه چیزی بگم
ات . منم میخوام به چیزی بگم
جونگ کوک . خوب تو اول بگو
ات . نه تو اول بگو
جونگ کوک . دوستت دارم( خنده خرگوشی )
ات . منم ( خنده بامزه )
ویو ( جونگ کوک لبه ات رو بوسید و همونجوری ادامه دادن که جونگ کوک یه دیقه ول کرد و بولیزش رو در آورد و بولیز ات هم در آورد و شلوار خورش و اتم در آورد و اول رو هم باز لب هم رو بوسیدن و جونگ کوک با دقت دی*کش وا*رد کر*د و اتم ن*آله میکرد و جونگ کوکم از ناله های ات لذت میبرد و بیشتر هن*دل میکرد . و آورد بیرون و لب هم رو خوردن و خوابیدن همونجوری لخت )
فردا صبح جونگ کوک بلند شو اول و ات رو بلند کرد
ات . ایی ایییی کمرم سلام جونگ کوک
جونگ کوک . سلام بیب
ات . کمرم درد میکنهههه
جونگ کوک . ایراد نداره بیب بخاطر دیشبه
ات . ددی
جونگ کوک . جانم
ات . لباسامو میاری
جونگ کوک . اره خانوم کوچولو
ویو ( جونگ کوک همونجوری لخت پاشد و اول لباسای خورش رو پوشید و بعد هم لباس ات رو آورد و ات پوشید و رفتن تو غذاخوری )
ات . ددی من نمیتونم غذا درست کنم
جونگ کوک . باشه خانوم کوچولو من درست میکنم
ات . ممنونم کوکی
ویو ( غذا رو خوردن و رفتن رو کاناپه )
جونگ کوک . خانوم کوچولو میخوای بریم بیرون
ات . نه کوکی
ویو ( جونگ کوک رو بغل کرد )
جونگ کوک . باشه خانوم کوچولو ناز میخوای
ات. اره ( خنده بامزه )
جونگ کوک . من چیز دیگه ای میخوام ( خنده خرگوشی )
ات . باشه هرچی تو میگی چی میخوای
جونگ کوک . بوسسسسسسس
ات باشههههه
ویو ( همو بوسیدن )
جونگ کوک . اخیششششش
ات . ( خنده )
جونگ کوک . امشب روزی رو دعوت کنم ( خنده )
ات . باشهههه دعوت کن
جونگ کوک . باشهههه خانوم کوچولووووووو
ویو ات ( شب شد و نزدیکه ساعتی شد که رزی اینا داشتن میومدن من و جونگ کوک لباس خوب پوشیدیم و رفتیم غذا درست کردیم و تو غذاخوری چیدیم کلی دسر هم درست کردیم )
ویو ( صدا در امد )
جونگ کوک . امدننننننن
ات . ارههههههه
جونگ کوک . سلاااااااام تهیونگییییییییی مننننننن سلاااااااام رزیییییی
تهیونگ . سلاااااااااااااااااام کوکییییییییییییی
ّبغل کردن همو
ات . سلاااااااااام رزیییییییییی
رزی . سلااااااااااام
همو بغل کردن
ویو ( شام خوردن و جونگ کوک و تهیونگ رفتن تو اتاق کار راجبه کار حرف بزنن و ات و رزی رو کاناپه بودن )
لاااااااااایک . کامنتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت . فالووووو
کیم و جئون
شب تو اتاق و روی تخت روبه رو هم
جونگ کوک . ات راستش میخوام بهت یه چیزی بگم
ات . منم میخوام به چیزی بگم
جونگ کوک . خوب تو اول بگو
ات . نه تو اول بگو
جونگ کوک . دوستت دارم( خنده خرگوشی )
ات . منم ( خنده بامزه )
ویو ( جونگ کوک لبه ات رو بوسید و همونجوری ادامه دادن که جونگ کوک یه دیقه ول کرد و بولیزش رو در آورد و بولیز ات هم در آورد و شلوار خورش و اتم در آورد و اول رو هم باز لب هم رو بوسیدن و جونگ کوک با دقت دی*کش وا*رد کر*د و اتم ن*آله میکرد و جونگ کوکم از ناله های ات لذت میبرد و بیشتر هن*دل میکرد . و آورد بیرون و لب هم رو خوردن و خوابیدن همونجوری لخت )
فردا صبح جونگ کوک بلند شو اول و ات رو بلند کرد
ات . ایی ایییی کمرم سلام جونگ کوک
جونگ کوک . سلام بیب
ات . کمرم درد میکنهههه
جونگ کوک . ایراد نداره بیب بخاطر دیشبه
ات . ددی
جونگ کوک . جانم
ات . لباسامو میاری
جونگ کوک . اره خانوم کوچولو
ویو ( جونگ کوک همونجوری لخت پاشد و اول لباسای خورش رو پوشید و بعد هم لباس ات رو آورد و ات پوشید و رفتن تو غذاخوری )
ات . ددی من نمیتونم غذا درست کنم
جونگ کوک . باشه خانوم کوچولو من درست میکنم
ات . ممنونم کوکی
ویو ( غذا رو خوردن و رفتن رو کاناپه )
جونگ کوک . خانوم کوچولو میخوای بریم بیرون
ات . نه کوکی
ویو ( جونگ کوک رو بغل کرد )
جونگ کوک . باشه خانوم کوچولو ناز میخوای
ات. اره ( خنده بامزه )
جونگ کوک . من چیز دیگه ای میخوام ( خنده خرگوشی )
ات . باشه هرچی تو میگی چی میخوای
جونگ کوک . بوسسسسسسس
ات باشههههه
ویو ( همو بوسیدن )
جونگ کوک . اخیششششش
ات . ( خنده )
جونگ کوک . امشب روزی رو دعوت کنم ( خنده )
ات . باشهههه دعوت کن
جونگ کوک . باشهههه خانوم کوچولووووووو
ویو ات ( شب شد و نزدیکه ساعتی شد که رزی اینا داشتن میومدن من و جونگ کوک لباس خوب پوشیدیم و رفتیم غذا درست کردیم و تو غذاخوری چیدیم کلی دسر هم درست کردیم )
ویو ( صدا در امد )
جونگ کوک . امدننننننن
ات . ارههههههه
جونگ کوک . سلاااااااام تهیونگییییییییی مننننننن سلاااااااام رزیییییی
تهیونگ . سلاااااااااااااااااام کوکییییییییییییی
ّبغل کردن همو
ات . سلاااااااااام رزیییییییییی
رزی . سلااااااااااام
همو بغل کردن
ویو ( شام خوردن و جونگ کوک و تهیونگ رفتن تو اتاق کار راجبه کار حرف بزنن و ات و رزی رو کاناپه بودن )
لاااااااااایک . کامنتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت . فالووووو
۶.۸k
۱۸ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.