پارت سوم

پارت سوم
صدای ورق زدن روزنامه آن هم پی در پی خیلی رو اعصاب می شد . زن چمدان و کیف خودش را کنار چهارپایه پشت پیشخوان گذاشت و خودش هم رویش نشست . فلور هم به صورت غریزه ای روی صندلی بلند کنار زن نشست .
زن دوتا نوشیدنی که نامشان کره ای بود سفارش داد و گفت :
- خب ... اسمت چیه دختر جون ؟
+ فلور .... فلورا لیلیان اسپنسر .
- من همیشه از اسم هایی که ل دارن خوشم میومد چون اسم خودمم ل داره ! لوسی ! منم لوسی هستم .
لوسی سرش را جلوتر آورد ‌و ادامه داد :
- می دونیم مدت زیادی نمی تونم پیشت باشم ولی خوبه که با هم آشنا بشیم لیلیان ، من و همکارم مک کلین به ماگل زاده ها یا کسانی که سرپرست شون ماگله آگاهی میدیم و الانم مثلا تایم استراحتم بود !!! در هر حال خوشحالم که بهت کمک می کنم .
+ خیلی ممنونم لوسی ولی میشه اول بگی ماگل چیه ؟
لوسی نوشیدنی اش را سر کشید ‌و پاسخ داد :
- به افرادی که جادوگر نیستن میگن ماگل ....... نوشیدنیت گرم میشه لیلی !
فلور لیوان نوشیدنی اش را سر کشید و روی میز گذاشت . نوشیدنی خیلی خوشمزه ای بود !
فلور : خیلی خوشمزه بود ولی ... آب سیب هم دارین ؟
لوسی : معلومه که داریم ! آهای پیش خدمت ! یه آب سیب هم بده !
لوسی سه سکه ی نقره روی میز گذاشت و ته مانده نوشیدنی کره ای اش را هورت کشید .

ادامه دارد .....