امام حسین (علیه السلام) : ای روزگار! اف بر دوستی تو که بس
امام حسین (علیه السلام) : ای روزگار! اف بر دوستی تو که بسیار از دوستان و خواستارانت را سپیده دمان و شامگاهان به کشتن میدهی و هرگز به بدیل آنان قناعت نمیورزی 📚 مقتل الحسین علیه السلام ص ۱۱۱
در مورد جواز به سر و سینه و صورت زدن در عزای سیدالشهداء (علیه السلام) احادیث فراوانی داریم که به یک نمونه بارز آن اشاره می نمائیم، امام سجاد (علیه السلام) می فرماید: در شبی که پدر بزرگوارم فردای آن شهید شد (عاشورا) در خیمه نشسته بودم و عمهام زینب به پرستاری من مشغول بود. پدرم به خیمۀ خود رفته و جوین غلام ابوذر، شمشیر آن حضرت را اصلاح می کرد و پدرم می فرمود: یَا دَهْرُ أُفٍّ لَکَ مِنْ خَلِیلٍ _ کَمْ لَکَ بِالْإِشْرَاقِ وَ الْأَصِیلِ _ مِنْ صَاحِبٍ وَ طَالِبٍ قَتِیلٍ _ وَ الدَّهْرُ لَا یَقْنَعُ بِالْبَدِیلِ _ وَ إِنَّمَا الْأَمْرُ إِلَی الْجَلِیلِ _َ کُلُّ حَیٍّ سَالِکٌ سَبِیلِی ؛ وای بر تو ای روزگار در هر بامداد و شبانگاهی بسیاری از یاران و دوستان را نابود می سازی و به عوض هم اکتفا نمی کنی آری سررشته همه در دست خدا است و هر ذی حیاتی به راهی خواهد رفت که من می روم.[1] و همین مضامین را دو یا سه بار مکرر فرمود. من از شنیدن این مضامین به هدف آن حضرت توجه کرده گریه گلوی مرا فرا گرفت، ولی خودداری کرده و آرام گرفتم و دانستم که بلا نازل شده، اما عمهام زینب به مجرد این که مضامین اشعار را شنید بر اثر رقت قلبی که ویژه زنان است، نتوانست خودداری نماید، با حالت تحیر از خیمه خارج شده به جانب آن حضرت روان گردید عرضه داشت: ای کاش می مردم، امروز مادرم فاطمه و پدرم علی و برادرم حسن وفات یافتند، ای یادگار گذشتگان و سرپرست بازماندگان. امام حسین (ع) به خواهر بزرگوارش توجهی کرده با دیده اشکبار فرمود: خواهرم کاری کن شیطان به تو دست پیدا نکند و پرده صبرت را پاره نکند و فرمود: اگر مرغ قطا را به حال خود می گذاردند آسوده می خوابید. زینب (س) گفت: برادرم خود را برای مرگ آماده ساخته! این آمادگی شما قلب مرا مجروح ساخت و طاقتم را طاق نمود و بدون درنگ سیلی به صورت خود زد و گریبان چاک نمود و غشوه بر او عارض شده بر زمین افتاد. حسین (ع) کنار خواهر آمده آب به صورتش ریخت و او را به هوش آورده فرمود: خواهرم آرام باش و از خدا بپرهیز و به خواست او خوشنود شو و بدان که اهل زمین میمیرند و آسمانی ها باقی نمی مانند و ماسوای خدا نابود میشوند و جز او که موجودات را آفریده و مردم را مبعوث میسازد و یکتای بی همتا است دیگری زنده نخواهد ماند.[2]
از دو جهت می توانیم از این حدیث برای جایز بودن سینه زنی استفاده نماییم. الف. با توجه به این حدیث در می یابیم که امام (علیه السلام) در مقابل کار خواهرش که سیلی به صورتش زده بود تنها به نصیحت اکتفا نمود و هرگز از این کار به خصوص (سیلی به صورت زدن) نهی ننمود، در صورتی که اگر این کار منع شرعی و حرمت داشت لازم بود آن حضرت او را نسبت به آن متذکر می شد.
ب. با توجه به شخصیت خود حضرت زینب که امام معصوم (سجاد) در حقش فرمود: بحمد الله که تو عالم و دانا به حقایق أحوال أهل دنیائی و محتاج به تعلیم و تفهیم نیستی.[3] نمی توان پذیرفت که این گونه آشکارا، کار حرامی را مرتکب شود.
پی نوشت :
[1]. مقتل الحسین علیه السلام ص ۱۱۱
[2]. ارشاد ص 444
[3]. الاحتجاج، ج 2، ص 305
مطالعه بیشتر در :
https://www.ziaossalehin.ir/fa/taxonomy/term/17500/all
در مورد جواز به سر و سینه و صورت زدن در عزای سیدالشهداء (علیه السلام) احادیث فراوانی داریم که به یک نمونه بارز آن اشاره می نمائیم، امام سجاد (علیه السلام) می فرماید: در شبی که پدر بزرگوارم فردای آن شهید شد (عاشورا) در خیمه نشسته بودم و عمهام زینب به پرستاری من مشغول بود. پدرم به خیمۀ خود رفته و جوین غلام ابوذر، شمشیر آن حضرت را اصلاح می کرد و پدرم می فرمود: یَا دَهْرُ أُفٍّ لَکَ مِنْ خَلِیلٍ _ کَمْ لَکَ بِالْإِشْرَاقِ وَ الْأَصِیلِ _ مِنْ صَاحِبٍ وَ طَالِبٍ قَتِیلٍ _ وَ الدَّهْرُ لَا یَقْنَعُ بِالْبَدِیلِ _ وَ إِنَّمَا الْأَمْرُ إِلَی الْجَلِیلِ _َ کُلُّ حَیٍّ سَالِکٌ سَبِیلِی ؛ وای بر تو ای روزگار در هر بامداد و شبانگاهی بسیاری از یاران و دوستان را نابود می سازی و به عوض هم اکتفا نمی کنی آری سررشته همه در دست خدا است و هر ذی حیاتی به راهی خواهد رفت که من می روم.[1] و همین مضامین را دو یا سه بار مکرر فرمود. من از شنیدن این مضامین به هدف آن حضرت توجه کرده گریه گلوی مرا فرا گرفت، ولی خودداری کرده و آرام گرفتم و دانستم که بلا نازل شده، اما عمهام زینب به مجرد این که مضامین اشعار را شنید بر اثر رقت قلبی که ویژه زنان است، نتوانست خودداری نماید، با حالت تحیر از خیمه خارج شده به جانب آن حضرت روان گردید عرضه داشت: ای کاش می مردم، امروز مادرم فاطمه و پدرم علی و برادرم حسن وفات یافتند، ای یادگار گذشتگان و سرپرست بازماندگان. امام حسین (ع) به خواهر بزرگوارش توجهی کرده با دیده اشکبار فرمود: خواهرم کاری کن شیطان به تو دست پیدا نکند و پرده صبرت را پاره نکند و فرمود: اگر مرغ قطا را به حال خود می گذاردند آسوده می خوابید. زینب (س) گفت: برادرم خود را برای مرگ آماده ساخته! این آمادگی شما قلب مرا مجروح ساخت و طاقتم را طاق نمود و بدون درنگ سیلی به صورت خود زد و گریبان چاک نمود و غشوه بر او عارض شده بر زمین افتاد. حسین (ع) کنار خواهر آمده آب به صورتش ریخت و او را به هوش آورده فرمود: خواهرم آرام باش و از خدا بپرهیز و به خواست او خوشنود شو و بدان که اهل زمین میمیرند و آسمانی ها باقی نمی مانند و ماسوای خدا نابود میشوند و جز او که موجودات را آفریده و مردم را مبعوث میسازد و یکتای بی همتا است دیگری زنده نخواهد ماند.[2]
از دو جهت می توانیم از این حدیث برای جایز بودن سینه زنی استفاده نماییم. الف. با توجه به این حدیث در می یابیم که امام (علیه السلام) در مقابل کار خواهرش که سیلی به صورتش زده بود تنها به نصیحت اکتفا نمود و هرگز از این کار به خصوص (سیلی به صورت زدن) نهی ننمود، در صورتی که اگر این کار منع شرعی و حرمت داشت لازم بود آن حضرت او را نسبت به آن متذکر می شد.
ب. با توجه به شخصیت خود حضرت زینب که امام معصوم (سجاد) در حقش فرمود: بحمد الله که تو عالم و دانا به حقایق أحوال أهل دنیائی و محتاج به تعلیم و تفهیم نیستی.[3] نمی توان پذیرفت که این گونه آشکارا، کار حرامی را مرتکب شود.
پی نوشت :
[1]. مقتل الحسین علیه السلام ص ۱۱۱
[2]. ارشاد ص 444
[3]. الاحتجاج، ج 2، ص 305
مطالعه بیشتر در :
https://www.ziaossalehin.ir/fa/taxonomy/term/17500/all
۳.۱k
۲۹ شهریور ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.