جراح من💙p1
سلام من جانگ ا/تم 26 سالمه پدرم وقتی بچه بودم مرده و مادرم از اون متنفرم چون اون منو مقصر مرگ پدرم میدونه (بعدا درموردش توضیح میدم.)
من توی بیمارستان بزرگ کره پرستارم یه دکتری هم هست خیلی جذابههه (بله دیگه لیدرمون جذابه😎) از من بزرگتره ...
(کیم نامجون همونطور که میشناسیدش (قربونش برم) اینجا آیدل نیست و جراح مغز هست ، 29 سالشه. )
شروع :
ات: آییییییییی کمرم داره منفجر میشههه
لیا : مجبوری دختر ؟(دوست جون جونی ا/ت)
ا/ت :شما چی میبینی ؟
لیا :مجبوری 😂.
ا/ت: عا مرض ...
لیا :🤣🤣🤣
ا/ت : درد !
ا/ت: عجب بیمار پر جنب جوشی بود ولی نه به اندازه خودت لیا!
لیا: وای منفجر شدم 🤣😅
پارک سوهو: چخبره اینجا ؟(ایشون خیلی بد اخلاق و عصبی هستن رییس بخش)
ا/ت و لیا : ببخشید!
پارک سوهو: دیگه تکرار نشه
ا/ت و لیا : چشم
(سوهو رفت)
لیا : چقدر این ...
ا/ت : غیبت نکن!
لیا :مگه حرف بدی میزنم ؟
ا/ت :نه
نامجون :ببخشید خانوم جانگ ما یه جراحی فوری داریم لطفا آماده شید!
ا/ت :بله .
(نامجون رفت)
لیا : اوووووووووو عجب کراشیهه😆
ا/ت : آره
لیا : جیغغغغغغغغغغغغ
من توی بیمارستان بزرگ کره پرستارم یه دکتری هم هست خیلی جذابههه (بله دیگه لیدرمون جذابه😎) از من بزرگتره ...
(کیم نامجون همونطور که میشناسیدش (قربونش برم) اینجا آیدل نیست و جراح مغز هست ، 29 سالشه. )
شروع :
ات: آییییییییی کمرم داره منفجر میشههه
لیا : مجبوری دختر ؟(دوست جون جونی ا/ت)
ا/ت :شما چی میبینی ؟
لیا :مجبوری 😂.
ا/ت: عا مرض ...
لیا :🤣🤣🤣
ا/ت : درد !
ا/ت: عجب بیمار پر جنب جوشی بود ولی نه به اندازه خودت لیا!
لیا: وای منفجر شدم 🤣😅
پارک سوهو: چخبره اینجا ؟(ایشون خیلی بد اخلاق و عصبی هستن رییس بخش)
ا/ت و لیا : ببخشید!
پارک سوهو: دیگه تکرار نشه
ا/ت و لیا : چشم
(سوهو رفت)
لیا : چقدر این ...
ا/ت : غیبت نکن!
لیا :مگه حرف بدی میزنم ؟
ا/ت :نه
نامجون :ببخشید خانوم جانگ ما یه جراحی فوری داریم لطفا آماده شید!
ا/ت :بله .
(نامجون رفت)
لیا : اوووووووووو عجب کراشیهه😆
ا/ت : آره
لیا : جیغغغغغغغغغغغغ
۶.۸k
۲۳ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.