نجاتم بده پارت ۱۳

نارا گوشیش رو برداشت از خونه زد بیرون هوا بارونی بود و بارون شدید بود به همون شماره ای که چند دقیقه پیش باهاش تماس گرفته بود زنگ زد مرد جواب داد و گفت
_بله؟
+پدر بزرگم کدوم بیمارستانه؟
_ اوه خانم لی شمایید فکر میکردم نمیخوایید ببینیدشون تو بیمارستان یونسی هستند

..................

تهیونگ:این چش بود؟؟
جونگ کوک :نمیدونم من از جلوی در اوتاقش رد شدم داشت با تلفن صحبت میکرد میگفت مگه منو درمان کردین که حالا من هزینه بیمارستان رو بدم؟
نامجون:مطمئنی فقط از جلوی در اوتاقش رد شدی؟؟🤨
یونگی:اینارو ول کنین این الان کجا رفت نره جایی بلا ملا سرش بیاد
جین:خب به ماچه؟
جونگ کوک:میدونی با تعریفی که پی دی نیم کرد شده سوگلی یونگی فکر کنم اگه بلائی سرش بیاد مارو زنده نزاره
نامجون:کسی شمارش رو داره؟؟؟
جیمین:از تو مدارکش یا از منشی میتونیم بگیریم
جیهوپ:کی به منشی زنگ میزنه؟؟؟
جین: هوپی کار خودته
هوسوک:باشه 😒
..............