سناریو
#سناریو
وقتی حامله ای و خیلی درد داری
نامجون: خیلی ناراحته که چرا تو باید درد بکشی
جین: عزیزم یکم دیگه صبر کن بدنیا میاد راحت میشی
شوگا: عه چرا انقدر عاح ناله میکنی میخواستی اون شب عصبیم نکنی که حالا درد بکشی
جیهوپ: داره تو سرو مغزش میزنه تا درد تو کم کنه
جیمین: یکی بیاد منو از دست این نجات بده اصن بچه نمیخوام فقط به دادم برسین
تهیونگ: ببین یونتان چقدر خوشحاله پس دیگه انقدر عاح ناله نکن
کوک: بزار بدنیا بیاد ببین چیکارش میکنم که تورو انقدر اذیت نکنه
وقتی حامله ای و خیلی درد داری
نامجون: خیلی ناراحته که چرا تو باید درد بکشی
جین: عزیزم یکم دیگه صبر کن بدنیا میاد راحت میشی
شوگا: عه چرا انقدر عاح ناله میکنی میخواستی اون شب عصبیم نکنی که حالا درد بکشی
جیهوپ: داره تو سرو مغزش میزنه تا درد تو کم کنه
جیمین: یکی بیاد منو از دست این نجات بده اصن بچه نمیخوام فقط به دادم برسین
تهیونگ: ببین یونتان چقدر خوشحاله پس دیگه انقدر عاح ناله نکن
کوک: بزار بدنیا بیاد ببین چیکارش میکنم که تورو انقدر اذیت نکنه
۸.۹k
۱۸ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.