~•فرشته من•~
Part 6
از زبان ا/ت•
ا/ت: خدایا بیمارستاننننن دیرم شدددد
با عجله پاشدم برم که جیمین دوستمو گرفت نذاشت برم
جیمین: کجا میری خنگول؟ امروز شنبه اس ( یه چی بگم گیج نشین تو کشورای دیگه شنبه ها اخر هفته اس و تعطیله)
وقتی گفت شنبه اس خیالم راحت شد و بدنم شل شد و افتادم رو جیمین
از زبان جیمین •
وقتی بهش گفتم شنبه اس خیالش راحت شد و بدنش شل شد و افتاد روم... فک کنم خوابش برد..... چه کیوتههههه * به خودش سیلی میزنه* نه جیمین به خودت بیا نباید ازش خوشت بیاد
ولی خیلی گوگولی خوابیدههههههههه
؟؟؟: تو کی ای؟
به خودم اومدم دیدم یه پسر نسبتا قد بلند ( طرف ۱۷۵ سانتم باشه واسه جیمینی کیوت ما قد بلنده) تو چهارچوب در وایساده
جیمین: خا چی کی چیزه من دوست ا/تم
پسره: دوست یا دوست پسر ها؟ با نونام چیکار داری میکنی؟
نونا... فک کردم دوس پسرشه.. وویی
جیمی: نه بابا چی میگی من دوستشم
پسره چپ چپ نگام کرد
پسره: تو خونه نونام چیکار میکنی؟
نمیتونم بهش بگم فرشته ام که
جیمی: ها چی خب من از یه شهر دیگه اومدم
پسره: نونام که اصن دوستی نداره فقط میونگ....* رفتن تو خیال*
جیمی: * ذهنشو میخونه* اااااایییی حیا کنننن
پسره سوالی نگام کرد
پسره: چی میگی مگه تو سرمی؟
ا/ت: خفه شو بزا بکپم تا صب بیدار نگهم داشتی
جیمی: خودت سریال گذاشتی
بعد ا/ت روشو برگردوند و اون پسره رو دید
ا/ت: سوجونننننن ( کم بود اسم*)
سوجون: نوناااااا
بعد ا/ت بلند شد اون پسره که فک کنم اسمش سوجون بودو بغل کرد
ا/ت: داداش کوچولوی نکبتمو ببین از منم دراز تر شدههههه
سوجون: خواهر بزرگه وحشیم چقد بالغ شدهههههههههههه
پس افتادم اینا اینجورین؟
ا/ت: تو بچه بودی من پوشکتو عوض میکردم
سوجون: هزار بار گفتی
عه پس بچه داری ام بلده چه خوب... چه عالی... چه بدرد بخور * دوباره به خودش سیلی میزنه* از افکار کثیفت بیا بیرون مردککککک
سوجون& ا/ت: چته تو؟
جیمی: هیچی... هیچیم نشده
غیر ممکنه من دوسش ندارم... دوسش ندارممممم.... کیو گول میزنم دوسش دارم o(╥﹏╥)o
••••••••••••••••••••
اینم پارت شیش به امید از خدا ۱۰ تا پارت دیگه مونده
ببخیشد ام اگه کوتاهه... عروس هلندیم عمرشو داده به شما ناراحتم
شرطا ام
۷ تا لایک
۱۰ تا کامنت
از زبان ا/ت•
ا/ت: خدایا بیمارستاننننن دیرم شدددد
با عجله پاشدم برم که جیمین دوستمو گرفت نذاشت برم
جیمین: کجا میری خنگول؟ امروز شنبه اس ( یه چی بگم گیج نشین تو کشورای دیگه شنبه ها اخر هفته اس و تعطیله)
وقتی گفت شنبه اس خیالم راحت شد و بدنم شل شد و افتادم رو جیمین
از زبان جیمین •
وقتی بهش گفتم شنبه اس خیالش راحت شد و بدنش شل شد و افتاد روم... فک کنم خوابش برد..... چه کیوتههههه * به خودش سیلی میزنه* نه جیمین به خودت بیا نباید ازش خوشت بیاد
ولی خیلی گوگولی خوابیدههههههههه
؟؟؟: تو کی ای؟
به خودم اومدم دیدم یه پسر نسبتا قد بلند ( طرف ۱۷۵ سانتم باشه واسه جیمینی کیوت ما قد بلنده) تو چهارچوب در وایساده
جیمین: خا چی کی چیزه من دوست ا/تم
پسره: دوست یا دوست پسر ها؟ با نونام چیکار داری میکنی؟
نونا... فک کردم دوس پسرشه.. وویی
جیمی: نه بابا چی میگی من دوستشم
پسره چپ چپ نگام کرد
پسره: تو خونه نونام چیکار میکنی؟
نمیتونم بهش بگم فرشته ام که
جیمی: ها چی خب من از یه شهر دیگه اومدم
پسره: نونام که اصن دوستی نداره فقط میونگ....* رفتن تو خیال*
جیمی: * ذهنشو میخونه* اااااایییی حیا کنننن
پسره سوالی نگام کرد
پسره: چی میگی مگه تو سرمی؟
ا/ت: خفه شو بزا بکپم تا صب بیدار نگهم داشتی
جیمی: خودت سریال گذاشتی
بعد ا/ت روشو برگردوند و اون پسره رو دید
ا/ت: سوجونننننن ( کم بود اسم*)
سوجون: نوناااااا
بعد ا/ت بلند شد اون پسره که فک کنم اسمش سوجون بودو بغل کرد
ا/ت: داداش کوچولوی نکبتمو ببین از منم دراز تر شدههههه
سوجون: خواهر بزرگه وحشیم چقد بالغ شدهههههههههههه
پس افتادم اینا اینجورین؟
ا/ت: تو بچه بودی من پوشکتو عوض میکردم
سوجون: هزار بار گفتی
عه پس بچه داری ام بلده چه خوب... چه عالی... چه بدرد بخور * دوباره به خودش سیلی میزنه* از افکار کثیفت بیا بیرون مردککککک
سوجون& ا/ت: چته تو؟
جیمی: هیچی... هیچیم نشده
غیر ممکنه من دوسش ندارم... دوسش ندارممممم.... کیو گول میزنم دوسش دارم o(╥﹏╥)o
••••••••••••••••••••
اینم پارت شیش به امید از خدا ۱۰ تا پارت دیگه مونده
ببخیشد ام اگه کوتاهه... عروس هلندیم عمرشو داده به شما ناراحتم
شرطا ام
۷ تا لایک
۱۰ تا کامنت
۶.۲k
۲۱ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.