Part1
Part1
ا/ت:الووو. هان:کجایی؟ ا/ت:توفرودگام. هان:بیام دنبالت؟ ا/ت:آره بیا. گوشی قطع کردم هان:بچه ها من میرم دنبال ا/ت. جونگین:باش. گوشیم زنگ خورد هان بود هان:الو بیا. ا/ت:باش فکر کنم دیدمت
رفتم سوار ماشین شدم از اونجایی که باهاش لج بودم گوشیشو برداشتم از روی بلوتوث خاموش کردم هان:هی چیکار میکنی؟ ا/ت:میخوام خودم آهنگ بزارم هان: نخیر ماشین خودمه خودم وصل میشم
به حرفش توجهی نکردم و آهنگ گذاشتم. داشتم همراه آهنگ میخوندم که اونم شروع کرد به خوندن جلوی دهنشو گرفتم تا نخونه گازم گرفت منم زورم داد بهش چند تا فوش آب دار دادم. رسیدیم سریع پیاده شدم رفتم زنگ درو زدم. لینو در باز کرد از اونجایی که میدونستم هان خیلی لینو رو دوست داره پریدم تو بغلش ماچش کردم هان:یا یا نگا داری از حدت میگذری ا/ت:ها چی حسودیت شد؟ هان:نه چرا باید حسودیم شه؟ ا/ت:نمیدونمم شاید چون کراشتو ماچ کردم. لینو: باشه حالا. رفتیم. داخل
یکی یکی بغلشون کردم و ماچشون کردم که سونگمینو ندیدم ا/ت:سونگمین کجاست؟ هیون: حمومه ا/ت:بهش گفتین دارم میام؟ چان:نه
ا/ت:خوبه. بعدش خنده های شیطانی زدم. چانگبین:داری خنده های ترسناکی میکنی.
(منو سونگمین دوستای صمیمی بودیم و همو خیلی اذیت میکردیم و همو به عنوان خواهر و برادر میدونستیم) رفتم طرف حموم و در زدم سونگمین:چیه؟
دوباره در زدم سوگمین:هی چانگبین بدون اگه بیام بیرون میکشمت. همه داشتن جلو ی خندشونو میگرفتن منم هی کرم میریختم یه باز لامپو دوبار پشت سر هم خاموش روشن کردم سونگمین:چانگبین خیلی لاشیی. چانگبین آروم گفت:بابا من چه گناهی کردم؟ سونگمین:وایسا دارم حولمو میپوشم الان میام حسابتو میرسم. همه داشتم میخندیدن هیون داشت میمرد تو خودش جمع شده بود. سونگمین داشت قفل درو باز میکرد همه اعضا در رفتن من موندم تنها تا سونگمین درو باز کرد دویدم ولی کلاه هودیمو گرفت. سونگمین:آها گیر افتادیی. ا/ت:باشه تسلیمم
ولم کرد. گفتم برو لباساتو بپوش بیا. رفتم پایین.
#استریکیدز #بنگچان #لینو #چانگبین #هیونجین #هان_جیسونگ #فلیکس #سونگمین #جونگین #آی_ان #هیونلیکس #سونگین #توچان #مینسونگ
ا/ت:الووو. هان:کجایی؟ ا/ت:توفرودگام. هان:بیام دنبالت؟ ا/ت:آره بیا. گوشی قطع کردم هان:بچه ها من میرم دنبال ا/ت. جونگین:باش. گوشیم زنگ خورد هان بود هان:الو بیا. ا/ت:باش فکر کنم دیدمت
رفتم سوار ماشین شدم از اونجایی که باهاش لج بودم گوشیشو برداشتم از روی بلوتوث خاموش کردم هان:هی چیکار میکنی؟ ا/ت:میخوام خودم آهنگ بزارم هان: نخیر ماشین خودمه خودم وصل میشم
به حرفش توجهی نکردم و آهنگ گذاشتم. داشتم همراه آهنگ میخوندم که اونم شروع کرد به خوندن جلوی دهنشو گرفتم تا نخونه گازم گرفت منم زورم داد بهش چند تا فوش آب دار دادم. رسیدیم سریع پیاده شدم رفتم زنگ درو زدم. لینو در باز کرد از اونجایی که میدونستم هان خیلی لینو رو دوست داره پریدم تو بغلش ماچش کردم هان:یا یا نگا داری از حدت میگذری ا/ت:ها چی حسودیت شد؟ هان:نه چرا باید حسودیم شه؟ ا/ت:نمیدونمم شاید چون کراشتو ماچ کردم. لینو: باشه حالا. رفتیم. داخل
یکی یکی بغلشون کردم و ماچشون کردم که سونگمینو ندیدم ا/ت:سونگمین کجاست؟ هیون: حمومه ا/ت:بهش گفتین دارم میام؟ چان:نه
ا/ت:خوبه. بعدش خنده های شیطانی زدم. چانگبین:داری خنده های ترسناکی میکنی.
(منو سونگمین دوستای صمیمی بودیم و همو خیلی اذیت میکردیم و همو به عنوان خواهر و برادر میدونستیم) رفتم طرف حموم و در زدم سونگمین:چیه؟
دوباره در زدم سوگمین:هی چانگبین بدون اگه بیام بیرون میکشمت. همه داشتن جلو ی خندشونو میگرفتن منم هی کرم میریختم یه باز لامپو دوبار پشت سر هم خاموش روشن کردم سونگمین:چانگبین خیلی لاشیی. چانگبین آروم گفت:بابا من چه گناهی کردم؟ سونگمین:وایسا دارم حولمو میپوشم الان میام حسابتو میرسم. همه داشتم میخندیدن هیون داشت میمرد تو خودش جمع شده بود. سونگمین داشت قفل درو باز میکرد همه اعضا در رفتن من موندم تنها تا سونگمین درو باز کرد دویدم ولی کلاه هودیمو گرفت. سونگمین:آها گیر افتادیی. ا/ت:باشه تسلیمم
ولم کرد. گفتم برو لباساتو بپوش بیا. رفتم پایین.
#استریکیدز #بنگچان #لینو #چانگبین #هیونجین #هان_جیسونگ #فلیکس #سونگمین #جونگین #آی_ان #هیونلیکس #سونگین #توچان #مینسونگ
۳.۹k
۱۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.