هفت ارباب من پارت ۱۱
سوار هواپیما شديم و بعد ۵ دقیقه بلند شد -۹ صب - فرودگاه توکیو مهماندار: مسافرین محترم به مقصدمون رسیدیم لطفا با آرامش تمام پیاده شین بعد از اینکه پیاده شدیم چمدونامونو تحویل گرفتیم -۹ صب بازداشتگاه توکیو- سرباز: تهیونگ
تهیونگ : ها سرباز: بیا بیرون بردنش دفتر سرهنگ سرهنگ: بشین تهیونگ: آوردینم اینجا چیکار سرهنگ: میفهمی
سرباز بفرمایین تو شوگا:سلام سرهنگ: سلام خب پس اون پیرمرد کجاست نامجون بیارینش تو بادیگاردا پیر مردو ول کردن بعدم رفتن بیرون پیرمرد: من از اینام شکایت دارم اونا منو گروگان گرفتن سرهنگ : بشین
خب پیر مرد یکم از دخترت برامون بگو ا/ت: لازم نیس حرف بزنه این گواهی فوتشه اینم یه گزارش از صحنه تصادف تاریخ حادثه و مشخصات راننده کامیون سرهنگ: اون وقت شما با این آقایون ا/ت: خواهر کوچیکشون هستم تهیونگ: این از کجا میدونه نامجون: دیگه باید چه زود چه دیر می‌فهمید سرهنگ : شما حق دارین که سکوت کنین به جز خواهرتون ا/ت:ممنون سرهنگ: خب شما چیزی دارین که بگین خانم جوان ا/ت: ساعت ۹ شب میشا و تهیونگ دارن از کافه برمیگردن و با مصاحبه ای که با راننده کامیون داشتیم ترمز کلاژ و گاز ایشون خیلی وقت که داغون پس ایشون بیگناه و برادرم با اینکه هنوز زندس جز مقتول حساب میشه چون سرش ضربه دیده و با سرعت مجاز حرکت میکرده و خودشم آسیب دیده پس بیگناه حساب میشه در واقع شاید راننده کامیون بیگناه باشه ولی از ترس جونش برای فرد گناه کار کار میکرده کسی که کلاژ ترمز و گاز کامیون تو همون شب دست کاری کرده
اما این فرد با میشا و پدرش مشکل نداشته بلکه با برادر من مشکل داشته
تهیونگ : ها سرباز: بیا بیرون بردنش دفتر سرهنگ سرهنگ: بشین تهیونگ: آوردینم اینجا چیکار سرهنگ: میفهمی
سرباز بفرمایین تو شوگا:سلام سرهنگ: سلام خب پس اون پیرمرد کجاست نامجون بیارینش تو بادیگاردا پیر مردو ول کردن بعدم رفتن بیرون پیرمرد: من از اینام شکایت دارم اونا منو گروگان گرفتن سرهنگ : بشین
خب پیر مرد یکم از دخترت برامون بگو ا/ت: لازم نیس حرف بزنه این گواهی فوتشه اینم یه گزارش از صحنه تصادف تاریخ حادثه و مشخصات راننده کامیون سرهنگ: اون وقت شما با این آقایون ا/ت: خواهر کوچیکشون هستم تهیونگ: این از کجا میدونه نامجون: دیگه باید چه زود چه دیر می‌فهمید سرهنگ : شما حق دارین که سکوت کنین به جز خواهرتون ا/ت:ممنون سرهنگ: خب شما چیزی دارین که بگین خانم جوان ا/ت: ساعت ۹ شب میشا و تهیونگ دارن از کافه برمیگردن و با مصاحبه ای که با راننده کامیون داشتیم ترمز کلاژ و گاز ایشون خیلی وقت که داغون پس ایشون بیگناه و برادرم با اینکه هنوز زندس جز مقتول حساب میشه چون سرش ضربه دیده و با سرعت مجاز حرکت میکرده و خودشم آسیب دیده پس بیگناه حساب میشه در واقع شاید راننده کامیون بیگناه باشه ولی از ترس جونش برای فرد گناه کار کار میکرده کسی که کلاژ ترمز و گاز کامیون تو همون شب دست کاری کرده
اما این فرد با میشا و پدرش مشکل نداشته بلکه با برادر من مشکل داشته
۵.۶k
۰۶ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.