با نام معشوقم شروع میکنم
با نام معشوقم شروع میکنم
نام بهار ، شکوفه گیلاس خوشبویم
نام تو چه دارد که بر سر زبان چه خوش مینشیند؟
نام تو را مادرت نگذاشت ؛ خداوند از میان شقايق های صحرایی زیباترین را گماشت و قدرت جذبش را روی اسم تو گذاشت ...
نامت را که در میان قاصدک ها رها کنم ، از چشمانت چه گویم ؟ بگویم سردرد میگیرم تا تو نگاه از من میگیری ؟ بگویم اگر آن دو شب تار و پر ستاره را از من دور کنی من به خدا کافر میشوم ؟ لبهایی با رایحه گلاب و نسترن ، چشمانی با رایحه عطر ایفوریای شازده کوچولو ، پوستی چون برف و آیینه و موهایت ...
تار های آزاد از غم و برخلاف دلت مشکی ...
تو را به اندازه تمام آدم هایی که دوست ندارم دوست دارم ، قاصدک پرپر شده ام ...
]مکانی برای چصناله های فرشته]
@ruilin
نام بهار ، شکوفه گیلاس خوشبویم
نام تو چه دارد که بر سر زبان چه خوش مینشیند؟
نام تو را مادرت نگذاشت ؛ خداوند از میان شقايق های صحرایی زیباترین را گماشت و قدرت جذبش را روی اسم تو گذاشت ...
نامت را که در میان قاصدک ها رها کنم ، از چشمانت چه گویم ؟ بگویم سردرد میگیرم تا تو نگاه از من میگیری ؟ بگویم اگر آن دو شب تار و پر ستاره را از من دور کنی من به خدا کافر میشوم ؟ لبهایی با رایحه گلاب و نسترن ، چشمانی با رایحه عطر ایفوریای شازده کوچولو ، پوستی چون برف و آیینه و موهایت ...
تار های آزاد از غم و برخلاف دلت مشکی ...
تو را به اندازه تمام آدم هایی که دوست ندارم دوست دارم ، قاصدک پرپر شده ام ...
]مکانی برای چصناله های فرشته]
@ruilin
۱۸.۶k
۰۳ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.