دنبال ماری پارت ۴ 🌞
رفتیم خونه، خونه نبود که کاخ بود
به یکی از خدمتکاران گف که اتاقم رو بهم نشون بده
منم رفتم بالا به یه اتاق رسیدیم در رو باز کرد
واو چه اتاقی بود توپپپپپپپ
اتاق رنگ یاسی و بنفشی داشت خیلی خوشگل بود
رفتم داخل روی تخت نشستم
وای چقدر اینجا گرم و نرمه اگه قراره اینجوری توی این اتاق باشم من اصلا اینجا زندگی می کنم چه کاریه
ولی واقعا دیگه نمی تونستم به خونم پیش بابا برگردم
باورم نمی شد که بابا منو فروخته باشه
شاید اگه باز برم اونجا دوباره اینکارو بکنه
و با گریه به خواب فرو رفتم.
ویو نرگس:
نشسته بودم که ارباب ریان با یه دختر خیلی خوشگل وارد عمارت شد.........
بچه ها پارت های قبلی رو حتما بخونید تا موضوع رو متوجه بشید👀
بچه ها حتما نظراتتون درباره رمان رو بنویسید🙃
و دنبال و لایک کردن هم یادتون نره😙
برای پارت های بعدی هم آماده بشید 😪
به یکی از خدمتکاران گف که اتاقم رو بهم نشون بده
منم رفتم بالا به یه اتاق رسیدیم در رو باز کرد
واو چه اتاقی بود توپپپپپپپ
اتاق رنگ یاسی و بنفشی داشت خیلی خوشگل بود
رفتم داخل روی تخت نشستم
وای چقدر اینجا گرم و نرمه اگه قراره اینجوری توی این اتاق باشم من اصلا اینجا زندگی می کنم چه کاریه
ولی واقعا دیگه نمی تونستم به خونم پیش بابا برگردم
باورم نمی شد که بابا منو فروخته باشه
شاید اگه باز برم اونجا دوباره اینکارو بکنه
و با گریه به خواب فرو رفتم.
ویو نرگس:
نشسته بودم که ارباب ریان با یه دختر خیلی خوشگل وارد عمارت شد.........
بچه ها پارت های قبلی رو حتما بخونید تا موضوع رو متوجه بشید👀
بچه ها حتما نظراتتون درباره رمان رو بنویسید🙃
و دنبال و لایک کردن هم یادتون نره😙
برای پارت های بعدی هم آماده بشید 😪
۶.۶k
۲۹ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.