PART10༼𝕣𝕖𝕤𝕔𝕦𝕖 𝕨𝕙𝕚𝕥𝕖 𝕣𝕠𝕤𝕖༽
PART10༼𝕣𝕖𝕤𝕔𝕦𝕖 𝕨𝕙𝕚𝕥𝕖 𝕣𝕠𝕤𝕖༽
ات اره طبقه سوم
انقدر دویید مرد بدبخت
ات ههه ههه هههه درحال نفس نفس زدن
ات ههه ههه رسیدمممم
رفت اپنجا
ات الکل کوشششششش واستا این جونگ کو کنیست داخل این قاب واستا چرا داره. داخل قاب حرکت میکنه کوک کوککک
کوک ویو
داشتم عر میزدم صدای ات اومد
کوک ا ات کجاسی خودتی
ات کوک تو داخل یه قاب عکس حبسییییی
کوک چیییی
ات عارخ بغض
کوک وایی قشنگم گریه نکن
ات قول میدم نجاتت میدم
رفت
کوک خدافس قشنگم
ات کجاستتتت
ات اینجا ن
ات اینجاست نه چرا بو نمیکنم
ات شرو کرد به بو کردن
ات اینجاهه اینجاهه
ات الکل رو برداشت
•با من شو تا بتونی بقی رو بکشی و به پر مادرت برسی
ات گمشوو محمم ا لگد یارو رو ضد محو شد
ات اره رفت طبقه چهارم
ات استنننن کجاستت واستا جین جین هیونگ
جین عا اتتت کجایی
ات تو داخل یه قابی جین هیونگ
جین سلام ات میگم چرا ما اینجاییم
ات چو ن باید نجاتنون بدم تابرمی به مرحله اخر
جین مراقب خودت باش بمیری جواب داداش منگلتو چی بدم
ات خنده من رفتم
که یهو بیهوش شد
ات یونگی هاریکا هق کمکککک گریه
هیونجین بجنگیم تا ازاد شن
ات باشه یاشه
هیونجین بیا
ات با تمام توانش به سر هیونجین ضربه زد
هیونجین اخخخخخ
ات خوبه
هیونجین اگه بکشیم ازاد نمیشنا
ات شرو کرد به زدنش
هیونجین داداشم میکشتت ازاد شین
خون بالا اورد توی صورت ات
هاریکا ات ات بدث ازاد شو تا داداشش نیومدهه
ات باشه بشه عق مراقب داداشم باش
یونگی قربونت شم برو
ات از خواب میپره و صورتش همچنان پر خونه خونی از هیونجین رفت
ات اینحاست اره اینجاست استن رو برداشت رفت همه رو قاطی کرد با ی قطره از خون خودش خودش تاته که یهو...
ات اره طبقه سوم
انقدر دویید مرد بدبخت
ات ههه ههه هههه درحال نفس نفس زدن
ات ههه ههه رسیدمممم
رفت اپنجا
ات الکل کوشششششش واستا این جونگ کو کنیست داخل این قاب واستا چرا داره. داخل قاب حرکت میکنه کوک کوککک
کوک ویو
داشتم عر میزدم صدای ات اومد
کوک ا ات کجاسی خودتی
ات کوک تو داخل یه قاب عکس حبسییییی
کوک چیییی
ات عارخ بغض
کوک وایی قشنگم گریه نکن
ات قول میدم نجاتت میدم
رفت
کوک خدافس قشنگم
ات کجاستتتت
ات اینجا ن
ات اینجاست نه چرا بو نمیکنم
ات شرو کرد به بو کردن
ات اینجاهه اینجاهه
ات الکل رو برداشت
•با من شو تا بتونی بقی رو بکشی و به پر مادرت برسی
ات گمشوو محمم ا لگد یارو رو ضد محو شد
ات اره رفت طبقه چهارم
ات استنننن کجاستت واستا جین جین هیونگ
جین عا اتتت کجایی
ات تو داخل یه قابی جین هیونگ
جین سلام ات میگم چرا ما اینجاییم
ات چو ن باید نجاتنون بدم تابرمی به مرحله اخر
جین مراقب خودت باش بمیری جواب داداش منگلتو چی بدم
ات خنده من رفتم
که یهو بیهوش شد
ات یونگی هاریکا هق کمکککک گریه
هیونجین بجنگیم تا ازاد شن
ات باشه یاشه
هیونجین بیا
ات با تمام توانش به سر هیونجین ضربه زد
هیونجین اخخخخخ
ات خوبه
هیونجین اگه بکشیم ازاد نمیشنا
ات شرو کرد به زدنش
هیونجین داداشم میکشتت ازاد شین
خون بالا اورد توی صورت ات
هاریکا ات ات بدث ازاد شو تا داداشش نیومدهه
ات باشه بشه عق مراقب داداشم باش
یونگی قربونت شم برو
ات از خواب میپره و صورتش همچنان پر خونه خونی از هیونجین رفت
ات اینحاست اره اینجاست استن رو برداشت رفت همه رو قاطی کرد با ی قطره از خون خودش خودش تاته که یهو...
۶.۶k
۲۰ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.