مافیای قمار باز
p2
ا/ت : خیلی وقته ندیدمت مایکی
مایکی : منم همینطور ملکه سیاه
ا/ت : *پوزخند* _ اه راستی اگه بدونی چیکار کردم
مایکی : نمیدونم چیکار
ا/ت : قمار کردم یارو خودشو دست بالا گرفته بود باخت ، مجبورش کردم از ساختمون خودشو پرت کنه ولی کلک بازی در اورد لبه ساختمان رو گرفت داشتم با خودم حرف میزدم یهو اومد بالا با تفنگ کشتمش انقد حال داد جات خالی
مایکی : *پوزخند*
ا/ت : اها دیدی خوشت اومد
مایکی : کی .. من.. نه بابا
ا/ت : خوشت اومد دروغ نگو میدونی که من میفهمم
مایکی : باشه باشه _ راستی اومدم اینجا یه خبر بهت بدم
ا/ت : چی شده (جدی و سرد)
مایکی : ...............
ا/ت :چچ_ییییی
شرایط پارت بعد
لایک7
کامنت7
ا/ت : خیلی وقته ندیدمت مایکی
مایکی : منم همینطور ملکه سیاه
ا/ت : *پوزخند* _ اه راستی اگه بدونی چیکار کردم
مایکی : نمیدونم چیکار
ا/ت : قمار کردم یارو خودشو دست بالا گرفته بود باخت ، مجبورش کردم از ساختمون خودشو پرت کنه ولی کلک بازی در اورد لبه ساختمان رو گرفت داشتم با خودم حرف میزدم یهو اومد بالا با تفنگ کشتمش انقد حال داد جات خالی
مایکی : *پوزخند*
ا/ت : اها دیدی خوشت اومد
مایکی : کی .. من.. نه بابا
ا/ت : خوشت اومد دروغ نگو میدونی که من میفهمم
مایکی : باشه باشه _ راستی اومدم اینجا یه خبر بهت بدم
ا/ت : چی شده (جدی و سرد)
مایکی : ...............
ا/ت :چچ_ییییی
شرایط پارت بعد
لایک7
کامنت7
۴.۷k
۰۷ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.