دمتریوس دزموند ۳
بچه ها میگم از سناریویی که مینویسم خوشتون میاد لطفا تو کامنتا بهم بگین
__________________________________________
از زبان دمتریوس*
یهو بکی رو دیدم که بهم خورد و افتادیم
از زبان بکی*
داشتم میرفتم سمت ماشینم که یه چیزی بردارم که یهو به یکی خوردم و افتادیم سرمو بالا کردمو دیدم که دمتریوس بود واقعا خجالت کشیدم میخواستم آب شم برم تو زمین
(بکیه بدبخت آب شد ولی یخ نشد😂)
دمتریوس و بکی:تو اینجا چیکار میکنی؟
بکی:من داشتم میرفتم سمت ماشینم یه چیزی بردارم
دمتریوس:من میخواستم برم پیش دامیان که بگم شنلم پاره شده
بکی:وایسا شنلت پاره شده؟
دمتریوس:آره
بکی:بدش من برات درستش کنم
دمتریوس:عا خب باشه
و بعدش دمتریوس شنلشو داد به بکی و بکی براش دوختش
پرش پیش آنیا و دامیان*
انیا:میگم دامیان....
دامیان:بله؟
انیا:بکی نیومده به نظرت حالش خوبه؟
دامیان:آره حتما رفته پیش دمتریوس دارن(سانسور اسلامی) میکنن
انیا:عه تو هم خبر داری از اینکه بکی از دمتریوس خوشش میاد؟
دامیان:اره
پرش پیش دمتریوس و بکی*
از زبان بکی*
برای دمتریوس شنلشو دوختم و روی پارگیش دوخته قلب زدم اومدوارم بفهمه که ازش خوشم میاد با قیافه سرخ بهش گفتم
بکی:ب.بیا تموم شد
دمتریوس:دستن درد نک....
از زبان دمتریوس*
بکی برام شنلمو دوخت و تا خواستم ازش تشکر کنم دیدم رو شنلم دوخت قلب زده اون موقع قرمز شدم و نمیدونستم بهش چی بگم پس فقط بهش گفتم
دمتریوس سرشو پایین کرد و با صورت سرخ گفت: م.ممنون ازت
بکی:خواهش میکنم
و بعد یهو.......
________________________________________________
بچه ها پارت بعد فردا میادش لطفا تو کامنتا بگین که خوبه یا نه اگه بده ببخشید واقعا🙏
__________________________________________
از زبان دمتریوس*
یهو بکی رو دیدم که بهم خورد و افتادیم
از زبان بکی*
داشتم میرفتم سمت ماشینم که یه چیزی بردارم که یهو به یکی خوردم و افتادیم سرمو بالا کردمو دیدم که دمتریوس بود واقعا خجالت کشیدم میخواستم آب شم برم تو زمین
(بکیه بدبخت آب شد ولی یخ نشد😂)
دمتریوس و بکی:تو اینجا چیکار میکنی؟
بکی:من داشتم میرفتم سمت ماشینم یه چیزی بردارم
دمتریوس:من میخواستم برم پیش دامیان که بگم شنلم پاره شده
بکی:وایسا شنلت پاره شده؟
دمتریوس:آره
بکی:بدش من برات درستش کنم
دمتریوس:عا خب باشه
و بعدش دمتریوس شنلشو داد به بکی و بکی براش دوختش
پرش پیش آنیا و دامیان*
انیا:میگم دامیان....
دامیان:بله؟
انیا:بکی نیومده به نظرت حالش خوبه؟
دامیان:آره حتما رفته پیش دمتریوس دارن(سانسور اسلامی) میکنن
انیا:عه تو هم خبر داری از اینکه بکی از دمتریوس خوشش میاد؟
دامیان:اره
پرش پیش دمتریوس و بکی*
از زبان بکی*
برای دمتریوس شنلشو دوختم و روی پارگیش دوخته قلب زدم اومدوارم بفهمه که ازش خوشم میاد با قیافه سرخ بهش گفتم
بکی:ب.بیا تموم شد
دمتریوس:دستن درد نک....
از زبان دمتریوس*
بکی برام شنلمو دوخت و تا خواستم ازش تشکر کنم دیدم رو شنلم دوخت قلب زده اون موقع قرمز شدم و نمیدونستم بهش چی بگم پس فقط بهش گفتم
دمتریوس سرشو پایین کرد و با صورت سرخ گفت: م.ممنون ازت
بکی:خواهش میکنم
و بعد یهو.......
________________________________________________
بچه ها پارت بعد فردا میادش لطفا تو کامنتا بگین که خوبه یا نه اگه بده ببخشید واقعا🙏
۲.۷k
۳۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.