وقتی پسرتونو تو کمپانی میبینه
وقتی پسرتونو تو کمپانی میبینه ک انگار میخواد اودیشن بده
------------------------------
نامجون
لبخندی میزنه و جریانو میپرسه و وقتی مییفهمه ک میخواد اودیشن بده اولش سعی مییکنه منصرفش کنه چون خیلی دردسر داره ولی وقتی میبینه ک پسرش ب این حرفه علافه داره کمکش میکنه تا پیشرفت کنه
----------------------------------
جین
با لگد میزنه تو باسن پسرش و وب شوخی بهش میگه اگ تو فکر اینی ک رقیب زیبایی بابات شی باید بگم کور خوندی مادرصگ
---------------------------------
شوگا
وقتی اودیشن پسرشو میبینه یاد تموم اون لحظه هایی میوفته ک داشت برا ایدل شدن جون میکند و کسی حمایتش نمیکرد و برای همین تصمیم میگیره از هر چیزی ک داره بزاره تا پسرش به ارزوش برسه با لبخند زیر لب میگه ; تو کی اینقد بزرگ شدی توله سگ
------------------------------------
جی هوپ
به اینکه پسرش اینقد زود بزرگ شده و داره برای ارزو هاش تلاش میکنه افتخار میکنه وقتی از اودیشن بر میگرده دستشو دور شونه هاش مییزاره و توی گوشش براش ارزو ی موفقیت میکنه
------------------------------
جیمین
با اشک تو چشاش ب اودیشن پسرش خیره شده ک داره ب بهترین نحو انجامش میده و از اینکه پسرش اینقد زود مستقل شده و داره ب زودی ترکشون میکنه هم نارحته هم بهش افتخار میکنه
-------------------------------
تهیونگ
خاطره ی اودیشن خودش میاد جلوی ذهنش ....پسرش با صدای بم و چهره ی جذابش انگار ی تصویر از گذشتع ی خودشو داره اججرا میکنه لبخندی میزنه و با دست زیر چونه اش خود کوچیک ترشو تحسین میکنه
---------------------------------
جونگکوک
در حالی ک قبلش داشت ب پسرش افتخار میکرد وقتی اودیشنش تموم شد و اومد بیرون گوششو میپیچونه و با خنده ی خرگوشیش میگه اگ وقتی ایدل شدی باباتو فراموش کنی و بری دیکه پیددات نشه خودمو همون حنجره ای ک باهاش اواز میخونی رو جر میدم
------------------------------
نامجون
لبخندی میزنه و جریانو میپرسه و وقتی مییفهمه ک میخواد اودیشن بده اولش سعی مییکنه منصرفش کنه چون خیلی دردسر داره ولی وقتی میبینه ک پسرش ب این حرفه علافه داره کمکش میکنه تا پیشرفت کنه
----------------------------------
جین
با لگد میزنه تو باسن پسرش و وب شوخی بهش میگه اگ تو فکر اینی ک رقیب زیبایی بابات شی باید بگم کور خوندی مادرصگ
---------------------------------
شوگا
وقتی اودیشن پسرشو میبینه یاد تموم اون لحظه هایی میوفته ک داشت برا ایدل شدن جون میکند و کسی حمایتش نمیکرد و برای همین تصمیم میگیره از هر چیزی ک داره بزاره تا پسرش به ارزوش برسه با لبخند زیر لب میگه ; تو کی اینقد بزرگ شدی توله سگ
------------------------------------
جی هوپ
به اینکه پسرش اینقد زود بزرگ شده و داره برای ارزو هاش تلاش میکنه افتخار میکنه وقتی از اودیشن بر میگرده دستشو دور شونه هاش مییزاره و توی گوشش براش ارزو ی موفقیت میکنه
------------------------------
جیمین
با اشک تو چشاش ب اودیشن پسرش خیره شده ک داره ب بهترین نحو انجامش میده و از اینکه پسرش اینقد زود مستقل شده و داره ب زودی ترکشون میکنه هم نارحته هم بهش افتخار میکنه
-------------------------------
تهیونگ
خاطره ی اودیشن خودش میاد جلوی ذهنش ....پسرش با صدای بم و چهره ی جذابش انگار ی تصویر از گذشتع ی خودشو داره اججرا میکنه لبخندی میزنه و با دست زیر چونه اش خود کوچیک ترشو تحسین میکنه
---------------------------------
جونگکوک
در حالی ک قبلش داشت ب پسرش افتخار میکرد وقتی اودیشنش تموم شد و اومد بیرون گوششو میپیچونه و با خنده ی خرگوشیش میگه اگ وقتی ایدل شدی باباتو فراموش کنی و بری دیکه پیددات نشه خودمو همون حنجره ای ک باهاش اواز میخونی رو جر میدم
۱۱.۶k
۲۶ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.