عضو هشتم بی تی اس پارت پنج
رفتم تمرین دنسی که میخواستیم
دنسوتمرین کردیم با موتور داشتم میرفتم خونه
الان ساعت۱۱یک ساعت دیگه اجراداری ( ات داره با خودش حرف نمیزنه)
رسیدم خونه به اعضا سلام کردم
رفتم بالا
رفتم حموم یه دوش ۷منی
تموم بیرون موهامو باز گذاشتن
داشتم میرفتم
رسیدم میکاپم کردن یه لباس مشکی بهم دادن رفتم استیج اجراکردن
اجراتموم شد رفتم پیش اعضا
گفتم چطور بود
اعضا : گفتن عالی بو ولی خیلی به اون پسره نزدیک شده بودی
شوگا : راس میگه ( اعصبی )
ات : زدیم تو زوقم
اعضا : باشه ببخشید عللی بوووووووددددد
پارت بعد رو چند ساعت دیگه میزارم عکس لباس ات و میکاپ ات موهاشو میزارم
دنسوتمرین کردیم با موتور داشتم میرفتم خونه
الان ساعت۱۱یک ساعت دیگه اجراداری ( ات داره با خودش حرف نمیزنه)
رسیدم خونه به اعضا سلام کردم
رفتم بالا
رفتم حموم یه دوش ۷منی
تموم بیرون موهامو باز گذاشتن
داشتم میرفتم
رسیدم میکاپم کردن یه لباس مشکی بهم دادن رفتم استیج اجراکردن
اجراتموم شد رفتم پیش اعضا
گفتم چطور بود
اعضا : گفتن عالی بو ولی خیلی به اون پسره نزدیک شده بودی
شوگا : راس میگه ( اعصبی )
ات : زدیم تو زوقم
اعضا : باشه ببخشید عللی بوووووووددددد
پارت بعد رو چند ساعت دیگه میزارم عکس لباس ات و میکاپ ات موهاشو میزارم
۹.۶k
۲۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.