[یوری]

[یوری]
زندگی ب عنوان ی پسر؟
در حالی که بقیه دخترای هم سن و سال من با پوشیدن لباسای دخترونه ، ارایش، وسایل، و تفریحات دخترونه سرگرمن
من سعی میکنم با دخترا دوست نشم چون پسرم
با پسرا دوست نشم چون صمیمت باعث بروز شخصیتم میشه
تنهایی
از هفت سالگی
چون پدرم از دختر خوشش نمیاد دوست داشت پسر داشته باشه مادرم بد من نتونست بچه ی دیگه ایی ب دنیا بیاره بابامم مجبورم کرد که دختر بودنو کنار بزارم مامانم بد از اون قضیه یواشکی با خریدن گیره دخترونه دیت بند های خوشگل خوشحالم میکرد و وقتی پدرم متوجه میشد با مادرم بحث میکرد و دعوا کتک کاری منم فقط گریه ....
تا اینکه بعد از س سال تو سن 10سالگی مادرم رو ب دلیل بیماری که داشت از دست دا م و شدم پارک یورام
پارک بورام اسم پسرونمه مزخرفه نه
ب معنی قوی و با ابهت
ولی یوری ب معنی کریستال
اخه کجای من قویه
..............
از خواب بیدار شدم
موقعه خوابم بد بختیام مرور میشه
از تختم امدم بیرون و بد از انجام کارای لازم بدون خوردن چییزی یا همکلام شدن با کسی از خونه زدم بیرون
وضع مالی خوبی نداریم برا همین دو سه تا شغل پاره وقت دارم
از 7صبح تا 12بعد از ظهر داخل فروشگاه
از1تا 7شب داخل رستوران
و از 8شب تا 1نصفه شب داخل بار
با کسی حرف ننیزنم و چون هویتم پسره کسی بام کاری نداره