پارت = ۱۰

=اینطوری هم خودت یاد میگیری یکم از اما دور باشی هم اون بهتر یکم فاصلتون بیشتر بشه .
+میخوای زهر خودتو بریزی مگه نه . میخوای بزور ازدواجش بدی .
=به تو ربطی نداره ، با ادب تر حرف بزن.
+اخه چرا ؟ فقط به خاطر یه خونه . مطمعنم که خونه ارزش دخترتو نداره .
=بسه زیاد برای تو وقت گذاشتم .
داشت به سمت ماشینش میرفت و در اخر گفت
=ممنون به خاطر همراهی اما و خراب کردن برنامه ریزیمون .
همون جا وایسادم و رفتن ماشین رو دیدم .
ویو جیمین :
دم پنجره وایساده بودم و به پایین نگاه میکردم .
÷این بچه واقعا فکر میکنه میتونه جلومونو بگیره .
#  مطمعنی ؟ اخه این کار برات چه سودی داره تو که کلی دختر دیگه میتونی داشته باشی.
÷مگه با این باشم نمیتونم با کس دیگه ای باشم .
÷ولی فرق داره با قبلیا . رفتن انگار فقط این مونده .
÷هر چیزی نباید سود داشته باشه .
#  حس خوبی نسبت به این یدونه انتخابت ندارم .
انگار اصلا توجهی به حرفش نکرد .
÷بهتره بریم پایین، خوب نیست تو این وقت شب یه دختر بیرون باشه اونم تو این هوا .
از پله ها رفتم و از در ورودی اومدم بیرون .
ویو اوا :
منو تو این محله غریب ول کرد ، اخه بی فانوس ..
÷هوا سرده بهتره باهامون بیای . میرسونیمت .
چشممو کوچیک کردم و بهش نگاه کردم .
+با اما میخوای چیکار کنی ؟
÷هیچی . میخوام خوشبختش کنم . یخوام اون کسی که دوسش  دارم تو زندگیش سختی بکشه .
+تو میخوای به زور به دستش بیاری .
+فکر نکنم اسم ابن عشق باشه   این عذابه .
÷گفتی نمیای ؟
+خیلی بی شخصیتی .
سوار ماشینش شد و شیشه ی ماشینشو داد پایین .
÷من خیلی هارو از جلوی راهم کشیدم کنار تو که چیزی نیستی . یکاری نکن که برات بد بشه . تا شنبه کارت عروسی برات پست میشه . نمیگی مبارکه ؟
و ماشین حرکت کرد .
+برو به جهنم بچچچچچچ (صدای خیلی زیاد)

ادامه دارد ....