Psychological cannibals🧛🏻♀🍷
Psychological cannibals🧛🏻♀🍷
جونگ کوک: خوشگله
ا/ت: میخواستی نباشه؟
جونگ کوک: یه سوال بپرسم؟
ا/ت: خوندن ذهن؛ پرواز؛ کشتن افراد با مغز و کنترل با مغز
از در رفتم بیرون و اسمشون رو داد زدم
لباس بپوشید و ناهار درست کنید خودمم روی مبل لم دادم نازنین داشت کمکشون میکرد دختره احمق
نازنین: مراقب باشید ا/ت دختری دیوونس
ا/ت: رفتم بالا توی کتابخونه دوباره شروع کردم به انجام اون عملیات ها میخواستم قدرت زنده کردن افردا رو به دست بیارم
رفتم پایین دیدم غذا آمادس روی صندلی نشستم
کی درست کرد؟
جیمین با ترس دستش رو برد بالا
جیمین: من بد شد؟
نازنین ب خودتمیگی دختر ببین چه خوشمزس
نازنین: زدم تو سرش این همه مدت غذاهام رو مبخوردی مثل رحمت توی پاییتخت آشمالی میکردی ننم بهمون همچین غذایی نداده
باشه غلط کردم ببخشید
جونگکوک: ا/ت دختری با موهایکوتاه بود تهش موهاش قرمز بود لباش قرمز بود خیلی قرمز پوستش زیاد سفید نبود قدش هم بلند نبود و باا هاش خیلی خوشگلبود چشمام خیلی کشیده بود جوری ک مردم فکمیکردم خط چشم داشت
جیمین: نازنین دختری بود کموهاش خیلی بلند بود خیلی پوستش سفید بود لباس صورتی قدش کوتاه بود مثل خواهرش بود چشمام کوچیک ولی با رنگ غیر عادی بال هاش هم بشدت تو چشم بود
پارت هفتم🧛🏻♀🍷
جونگ کوک: خوشگله
ا/ت: میخواستی نباشه؟
جونگ کوک: یه سوال بپرسم؟
ا/ت: خوندن ذهن؛ پرواز؛ کشتن افراد با مغز و کنترل با مغز
از در رفتم بیرون و اسمشون رو داد زدم
لباس بپوشید و ناهار درست کنید خودمم روی مبل لم دادم نازنین داشت کمکشون میکرد دختره احمق
نازنین: مراقب باشید ا/ت دختری دیوونس
ا/ت: رفتم بالا توی کتابخونه دوباره شروع کردم به انجام اون عملیات ها میخواستم قدرت زنده کردن افردا رو به دست بیارم
رفتم پایین دیدم غذا آمادس روی صندلی نشستم
کی درست کرد؟
جیمین با ترس دستش رو برد بالا
جیمین: من بد شد؟
نازنین ب خودتمیگی دختر ببین چه خوشمزس
نازنین: زدم تو سرش این همه مدت غذاهام رو مبخوردی مثل رحمت توی پاییتخت آشمالی میکردی ننم بهمون همچین غذایی نداده
باشه غلط کردم ببخشید
جونگکوک: ا/ت دختری با موهایکوتاه بود تهش موهاش قرمز بود لباش قرمز بود خیلی قرمز پوستش زیاد سفید نبود قدش هم بلند نبود و باا هاش خیلی خوشگلبود چشمام خیلی کشیده بود جوری ک مردم فکمیکردم خط چشم داشت
جیمین: نازنین دختری بود کموهاش خیلی بلند بود خیلی پوستش سفید بود لباس صورتی قدش کوتاه بود مثل خواهرش بود چشمام کوچیک ولی با رنگ غیر عادی بال هاش هم بشدت تو چشم بود
پارت هفتم🧛🏻♀🍷
۱۲.۹k
۰۹ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.