سپ تیک (اسکپ تی کیسم)
سپ تیک (اسکپ تی کیسم)
سپ تیک عبارت است از همان فلسفه شکاکین یا فلسفه شک که یکی از قدیمی ترین مکاتب فلسفی یونان قدیم بوده و در عرف مذهبیون معمولا بر کسی اطلاق می شود که رد عقاید مذهبی نماید یا نسبت به آن ها شک آورد.
در یونان قدیم که این اصطلاح ابتدا در آن جا وضع گردیده،شکاک به کسی اطلاق می شد که امکان وجود هر نوع علمی را که ورای ضروریات امور معمولی و مشترک حیات روزانه بشر باشد انکار نماید.
به عبارت دیگر مفهوم سپ تیسم یا شکاک خیلی نزدیک بود به مفهوم اصطلاح جدید اکنوس تی کیسم طبق تعریف هوکسلی که طبق این عقیده عقلی نمی تواند با مسائلی که فلاسفه در آن باب بحث می کند سر و کار داشته باشد.
در نتیجه ملاحظه شکست چند روش مثبت متنوع تحقیق چندین مکتب بزرگ سپ تیک در یونان به وجود آمده اما در عهد تمدن رومی اگر چه شکاکان منفرد به مفهوم فوق وجود داشتند ولی این مکتب با نفرت و مخالفت تلقی می شد و مکتب های معتدل رواقیون و اپیکور به خصوص در اواخر جهان روم و یونان رواج داشت.
در زمان رنسانس این اصطلاح احیاء شده ولی یکسانی اطلاق می شد که نسبت به معتقدات مسیحی شک کرده یا آن را رد می نمودند و اصطلاح شکاک در ردیف کافر و بی ایمان به کار می رفت.البته انکار خدا یا آتئیسم در آن زمان بالنسبه نادر بود.
هنگام نمو آتئیسم در قرن 18 این اصطلاح،هم در مورد آتئیست و هم در مورد دئیست استعمال می شد.
اما امروز کسانی که این اصطلاح را در مورد خود به کار می برند بدین مفهوم است که نسبت به چیزی شک و تردید دارند که به سببی ناگفتنی نمی خواهند آن چیز یا عقیده را رد کرده باشند.
مفهوم اصلی شکاک در یونان قدیم آن بود که:علم به هر چیز که وراء تجربه قرار گرفته باشد محال است.
گرگیاس که پیشوای یکی از مکاتب سپ تیسم یونان قدیم است نام کتاب خود را راجع به عدم وجود طبیعت گذاشته و بنیان تحقیق کتاب در این سه جمله خلاصه می شود:
1.هیچ چیز وجود ندارد.
2.اگر هم وجود دارد آن را نمی توانی بشناسی.
3.اگر هم آن را شناختی نمی توانی علم خود را به دیگری انتقال دهی.
هربرت اسپنسر فیلسوف قرن 16 بعدها کتابی نوشت تحت عنوان "مجهولات" یا "ندانستنی ها" تا بدین وسیله آن علم موکد خود را به دیگران بیاموزد.
#سپ_تیک #اسکپ_تی_کیسم
#واژگان_سیاسی #سیاست #ادبیات_سیاسی
سپ تیک عبارت است از همان فلسفه شکاکین یا فلسفه شک که یکی از قدیمی ترین مکاتب فلسفی یونان قدیم بوده و در عرف مذهبیون معمولا بر کسی اطلاق می شود که رد عقاید مذهبی نماید یا نسبت به آن ها شک آورد.
در یونان قدیم که این اصطلاح ابتدا در آن جا وضع گردیده،شکاک به کسی اطلاق می شد که امکان وجود هر نوع علمی را که ورای ضروریات امور معمولی و مشترک حیات روزانه بشر باشد انکار نماید.
به عبارت دیگر مفهوم سپ تیسم یا شکاک خیلی نزدیک بود به مفهوم اصطلاح جدید اکنوس تی کیسم طبق تعریف هوکسلی که طبق این عقیده عقلی نمی تواند با مسائلی که فلاسفه در آن باب بحث می کند سر و کار داشته باشد.
در نتیجه ملاحظه شکست چند روش مثبت متنوع تحقیق چندین مکتب بزرگ سپ تیک در یونان به وجود آمده اما در عهد تمدن رومی اگر چه شکاکان منفرد به مفهوم فوق وجود داشتند ولی این مکتب با نفرت و مخالفت تلقی می شد و مکتب های معتدل رواقیون و اپیکور به خصوص در اواخر جهان روم و یونان رواج داشت.
در زمان رنسانس این اصطلاح احیاء شده ولی یکسانی اطلاق می شد که نسبت به معتقدات مسیحی شک کرده یا آن را رد می نمودند و اصطلاح شکاک در ردیف کافر و بی ایمان به کار می رفت.البته انکار خدا یا آتئیسم در آن زمان بالنسبه نادر بود.
هنگام نمو آتئیسم در قرن 18 این اصطلاح،هم در مورد آتئیست و هم در مورد دئیست استعمال می شد.
اما امروز کسانی که این اصطلاح را در مورد خود به کار می برند بدین مفهوم است که نسبت به چیزی شک و تردید دارند که به سببی ناگفتنی نمی خواهند آن چیز یا عقیده را رد کرده باشند.
مفهوم اصلی شکاک در یونان قدیم آن بود که:علم به هر چیز که وراء تجربه قرار گرفته باشد محال است.
گرگیاس که پیشوای یکی از مکاتب سپ تیسم یونان قدیم است نام کتاب خود را راجع به عدم وجود طبیعت گذاشته و بنیان تحقیق کتاب در این سه جمله خلاصه می شود:
1.هیچ چیز وجود ندارد.
2.اگر هم وجود دارد آن را نمی توانی بشناسی.
3.اگر هم آن را شناختی نمی توانی علم خود را به دیگری انتقال دهی.
هربرت اسپنسر فیلسوف قرن 16 بعدها کتابی نوشت تحت عنوان "مجهولات" یا "ندانستنی ها" تا بدین وسیله آن علم موکد خود را به دیگران بیاموزد.
#سپ_تیک #اسکپ_تی_کیسم
#واژگان_سیاسی #سیاست #ادبیات_سیاسی
۳۹.۸k
۱۳ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.