معجزه ی بعدی زندگی من
#معجزه_ی_بعدی_زندگی_من
.
.
부 5
~چند سال بعد
الان آیومی(اما) ۱۹ سالش بود و از دانشگاه فارغ التحصیل شد
و خوشحال به خانه رفت و ویکتور امد جلو و دستش را روی شانه های او گذاشت و گفت
_آفرین ناامیدم نکردی
و دختر خوشحال بود ولی نمیدانست چه در انتظارش است
چند ماه گذشت آیومی عاشق یک پسر شد ولی اگه ویکتور با خبر میشود او بدبخت میشد
چون ویکتور به او گفته بود حق نداری دوست پسر داشته باشی
و آیومی هر روز با پسر که اسمش آیاتو بود قرار میگذاشت غاقل از همه چی
یک شب ایاتو
ایومی را به خانش دعوت کرد
تلویزیون دیدند رقصیدن، گیم بازی کردن و شام خوردن اخر شب بود ایومی میخواست بره خونه ولی ایاتو جلوشو گرفت و گفتم بیا خوش بگذرونیم هنوز وقت است و به او الکل داد و هر دو مست کردن و ایاتو
ایومی را به اتاقش برد ولی با او هیچکاری نکرد
چون میدانست ایومی از اینکار ها خوشش نمی اید
فقط ایاتو در کنار او خوابید و او را در اغوش کشید
~صبح
ایاتو بلند شد و ایومی رو بیدار کرد هر دو رفتن داخل پذیرایی که
پدر ایاتو انجا بود
ولی از همه بدتر
...
ویکتور هم بود
+ب... ا.. باا اینجا چی.. کار می. کنی؟!
_اینجا خونه همکارم هست و اومد برای پروژه و تو چرا اینجایی؟!
+من... م.. ن
ایاتو گفت
"من دوست پسرش هستم من گفتم بیاد اون تقصیری نداره
ولی ویکتور الان عصبانی بود که قرار بود منفجر بشود
و او خشمگین به طرف ایومی قدم برداشت امد جلو و دست ایومی را محکم گرفت
و به سمت ماشینش رفت و
او و خودش سوار ماشین شدن
توی راه ویکتور چیزی نگفت ولی فرمان ماشین رو محکم گرفته بود و فشار میداد و با اعصبانیت رانندگی میکرد
ایومی اروم گفت:
+بب.. خ.. شید پدر
_فقط ساکت شو
و به سمت خانه راهی شدن
.
.
ـ
#انیمه #باجی #میتسویا #چیفویو #سانزو #مایکی #ران #ریندو #کوکو #کاکوچو #ایزانا #اما #دراكن #هينا #تاکه_میچی #یوزوها #تايجو #هاکای #شینچیرو #پاچین #په_یان #كازوتورا #مانا #لونا #اینوپی #اکانه #کانائو #يورى #كيومى #نائوتو #هانما #کیساکی #سنجو #شیون
#انگری #اسماعیلی #واکاسا #تاکئومی
#توکیو_ریونجرز #tokyo_revengers
#انتقام_جویان_توکیو #توکیو_مانجی_گنگ. #انیمه #اوتاکو #توکیو_ریونجرز #انیمه #اکانه #روبی #اکوا نزوکو #شیطان_کش #زنيتسو #اینوسکه #تانجیرو #ميتسوری# #شينوبو #مویچرو #رم #اميليا #سوبارو #آی #میکاسا #آرمین لیوای زروتو #شیکیموری #ارن #توا # #ستسونا #موروها #اینویاشا #کاگومه #کیوت #هوری #يور #آنيا #لوید #روبيكا #روبينو #لانگا #رکی #نورمن #ری #اوبای #تومیوکا #کیلوا گون# #شرلوک #کوراپیکا
.
.
부 5
~چند سال بعد
الان آیومی(اما) ۱۹ سالش بود و از دانشگاه فارغ التحصیل شد
و خوشحال به خانه رفت و ویکتور امد جلو و دستش را روی شانه های او گذاشت و گفت
_آفرین ناامیدم نکردی
و دختر خوشحال بود ولی نمیدانست چه در انتظارش است
چند ماه گذشت آیومی عاشق یک پسر شد ولی اگه ویکتور با خبر میشود او بدبخت میشد
چون ویکتور به او گفته بود حق نداری دوست پسر داشته باشی
و آیومی هر روز با پسر که اسمش آیاتو بود قرار میگذاشت غاقل از همه چی
یک شب ایاتو
ایومی را به خانش دعوت کرد
تلویزیون دیدند رقصیدن، گیم بازی کردن و شام خوردن اخر شب بود ایومی میخواست بره خونه ولی ایاتو جلوشو گرفت و گفتم بیا خوش بگذرونیم هنوز وقت است و به او الکل داد و هر دو مست کردن و ایاتو
ایومی را به اتاقش برد ولی با او هیچکاری نکرد
چون میدانست ایومی از اینکار ها خوشش نمی اید
فقط ایاتو در کنار او خوابید و او را در اغوش کشید
~صبح
ایاتو بلند شد و ایومی رو بیدار کرد هر دو رفتن داخل پذیرایی که
پدر ایاتو انجا بود
ولی از همه بدتر
...
ویکتور هم بود
+ب... ا.. باا اینجا چی.. کار می. کنی؟!
_اینجا خونه همکارم هست و اومد برای پروژه و تو چرا اینجایی؟!
+من... م.. ن
ایاتو گفت
"من دوست پسرش هستم من گفتم بیاد اون تقصیری نداره
ولی ویکتور الان عصبانی بود که قرار بود منفجر بشود
و او خشمگین به طرف ایومی قدم برداشت امد جلو و دست ایومی را محکم گرفت
و به سمت ماشینش رفت و
او و خودش سوار ماشین شدن
توی راه ویکتور چیزی نگفت ولی فرمان ماشین رو محکم گرفته بود و فشار میداد و با اعصبانیت رانندگی میکرد
ایومی اروم گفت:
+بب.. خ.. شید پدر
_فقط ساکت شو
و به سمت خانه راهی شدن
.
.
ـ
#انیمه #باجی #میتسویا #چیفویو #سانزو #مایکی #ران #ریندو #کوکو #کاکوچو #ایزانا #اما #دراكن #هينا #تاکه_میچی #یوزوها #تايجو #هاکای #شینچیرو #پاچین #په_یان #كازوتورا #مانا #لونا #اینوپی #اکانه #کانائو #يورى #كيومى #نائوتو #هانما #کیساکی #سنجو #شیون
#انگری #اسماعیلی #واکاسا #تاکئومی
#توکیو_ریونجرز #tokyo_revengers
#انتقام_جویان_توکیو #توکیو_مانجی_گنگ. #انیمه #اوتاکو #توکیو_ریونجرز #انیمه #اکانه #روبی #اکوا نزوکو #شیطان_کش #زنيتسو #اینوسکه #تانجیرو #ميتسوری# #شينوبو #مویچرو #رم #اميليا #سوبارو #آی #میکاسا #آرمین لیوای زروتو #شیکیموری #ارن #توا # #ستسونا #موروها #اینویاشا #کاگومه #کیوت #هوری #يور #آنيا #لوید #روبيكا #روبينو #لانگا #رکی #نورمن #ری #اوبای #تومیوکا #کیلوا گون# #شرلوک #کوراپیکا
۴.۱k
۱۳ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.