نمیدانید

نمی‏دانید؛

واقعاً نمی‏دانید چه لــذتی دارد وقتی سیاهی چادرم،

دل مردهایی که چشمشان به دنبال خوش‏رنگ‏ترین زن‏هاست را می‏زند.

نمی‏دانید چقدر لذت‏بخش است وقتی وارد مغازه‏ای می‏شوم و می‏پرسم:

آقا! اینا قیمتش چنده؟

و فروشنده جوابم را نمی‏دهد؛

دوباره می‏پرسم: آقا! اینا چنده؟ فروشنده که محو موهای مش‏کرده زن دیگری است و حالش دگرگون است، من را اصلاً نمی‏بیند.

باز هم سؤالم بی‏جواب می‏ماند و من، خوشحال، از مغازه بیرون می‏آیم.

نمی‏دانید؛

واقعاً نمی‏دانید چه لــذتی دارد وقتی کرم قلاب ماهی‏گیری شیطان برای به دام انداختن مردان شهر نیستید.

نمی‏دانید؛

واقعاً نمی‏دانید چه لــذتی دارد وقتی می‏بینی که می‏توانی اطاعت خدایت را بکنی؛ نه هوایت را.

نمی‏دانید؛

واقعاً نمی‏دانید چه لــذتی دارد وقتی در خیابان راه می‏روید؛ در حالی که یک عروسک متحرک نیستید؛ یک انسان رهگذرید.

نمی‏دانید؛

واقعاً نمی‏دانید چه لــذتی دارد این حجـــاب!
دیدگاه ها (۱۳)

دخترمسلمانی گفت:چادرمن تلافی غروبیست که درآن روزبروزچادرازسر...

میروم پیش رضا تنها برای یک هدف.....اربعین با اذن او با دلبرم...

از بـــس گنــاه کــرده ام آقـــا ، دیــگر بـه مــن "شـــش گو...

.ﭼﺎﺩﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺗﺎﮐﺴﯽ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﺳﻼ‌ﻣﺖ ﻣﯿﮕﻪ : ﺳﻼ‌ﻡ ﺧﺎﻧـــ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط