عشق قدیمی p13
الکس 50درصد از سهام شرکت رو خرید و وبا جنی رفتن بیرون
جنی:وای الکس کیفم رو تو اتاق جا گذاشتم الان میرم میارم جای نری
الکس:باشه
جنی کیفش رو عمدا جا گذاشت تادوباره بتونه تهیونگ رو ببینه او رفت سمت در اتاق تهیونگ و در زد
ته:بفرمایید
جنی: ببخشید کیفم رو جا گذاشته بودم
ته:ببر(بدون اینکه بهش نگاه کنه)
جنی با ناراحتی کیفش رو برداشت و از تاق رفت بیرون بغض کرده بود نمیتونست جلو خودش رو بگیره ب منشی گفت
جنی:سرویس بهداشتی کجاست
منشی:مستقیم سمت چپ
ورفت توی سرویس و بغضش شکست
جنی:اخه هق هق چرا ایطوری شد هق مگه من هقهق چیکار کرده بودم
ی نگا ب اینه کرد و اشکاشو پاک کرد ارایشش رو ترمیم کرد و ب الکس زنگ زد بعد دوتا بوق جواب داد
الکس:نیم ساعته کجایی نگران شدم
جنی:چیزی نشده
الکس:تو گریه کردی صدات گرفته
جنی:نه تو میتونی بری میخوام یکم تنها باشم
الکس:اوکی بای
جنی:بای
وقط کرد و رفت بیرون و رفت ب ی بار و ی ویسکی سفارش داد و مست شده بود ک تهیونگ هم امد جنی چشمش ب تهیونگ خورد براش دست تکون داد و اون امد پیشش
جنی:سلام عوضی(لحن مستی)
ته:سلام
جنی:هی گارسون براین این عوضی هم از اینا بیار
ته:میشه منو انقد عوضی صدا نکنی
جنی:باشه چرا امدی
ته:تو چرا امدی
جنی:بخاطر تو عوضی
ته:هه من خیلی عوضیم
جنی:اره اگه عوضی نبودی ب من یورا خیانت نمیکردی
ته:اصن میدونی چرا اون کار رو کردم
جنی:چرا چون زیر خوابی خوبی نبودم اره
ته: وافعا اینطور فک میکنی
جنی:خب چ دلیلی داره بهم خیانت کنی بعد یه سال یهو با نامزدت پیدات بشه من و تو سه سال با هم بودین حتی بهم پیشنهاد ازدواج هم ندادی
ته:یورا با اون هرزه هایی ک من میشناختم فرق داره
جنی:منم مثل اونا
ته:تا ی مدت تو هم هرزه نبودی
جنی:تا یه مدت بهتره یگیم تا موقعی ک تو کارت باهام تموم شد
و جنی خواست پاشه ک افتاد روی تهیونگ
جنی:ببخشید
جنی خواست پاشه ام تهیونگ اونو گرفت لباشو گذاشت رو لبای جنی اما جنی اونو از خودش دور کرد
جنی:من دیگه اون عروسک خیمه شب بازی تو نیستم
و از اونجا دور شد و رفت
《یه هفته بعد》(توی پارت های قبل گفته بودم عروسی الیس و الکس ی هفته دیگس که اشتباه نوشته بودم ی ماه بود)
جنی:وای الکس کیفم رو تو اتاق جا گذاشتم الان میرم میارم جای نری
الکس:باشه
جنی کیفش رو عمدا جا گذاشت تادوباره بتونه تهیونگ رو ببینه او رفت سمت در اتاق تهیونگ و در زد
ته:بفرمایید
جنی: ببخشید کیفم رو جا گذاشته بودم
ته:ببر(بدون اینکه بهش نگاه کنه)
جنی با ناراحتی کیفش رو برداشت و از تاق رفت بیرون بغض کرده بود نمیتونست جلو خودش رو بگیره ب منشی گفت
جنی:سرویس بهداشتی کجاست
منشی:مستقیم سمت چپ
ورفت توی سرویس و بغضش شکست
جنی:اخه هق هق چرا ایطوری شد هق مگه من هقهق چیکار کرده بودم
ی نگا ب اینه کرد و اشکاشو پاک کرد ارایشش رو ترمیم کرد و ب الکس زنگ زد بعد دوتا بوق جواب داد
الکس:نیم ساعته کجایی نگران شدم
جنی:چیزی نشده
الکس:تو گریه کردی صدات گرفته
جنی:نه تو میتونی بری میخوام یکم تنها باشم
الکس:اوکی بای
جنی:بای
وقط کرد و رفت بیرون و رفت ب ی بار و ی ویسکی سفارش داد و مست شده بود ک تهیونگ هم امد جنی چشمش ب تهیونگ خورد براش دست تکون داد و اون امد پیشش
جنی:سلام عوضی(لحن مستی)
ته:سلام
جنی:هی گارسون براین این عوضی هم از اینا بیار
ته:میشه منو انقد عوضی صدا نکنی
جنی:باشه چرا امدی
ته:تو چرا امدی
جنی:بخاطر تو عوضی
ته:هه من خیلی عوضیم
جنی:اره اگه عوضی نبودی ب من یورا خیانت نمیکردی
ته:اصن میدونی چرا اون کار رو کردم
جنی:چرا چون زیر خوابی خوبی نبودم اره
ته: وافعا اینطور فک میکنی
جنی:خب چ دلیلی داره بهم خیانت کنی بعد یه سال یهو با نامزدت پیدات بشه من و تو سه سال با هم بودین حتی بهم پیشنهاد ازدواج هم ندادی
ته:یورا با اون هرزه هایی ک من میشناختم فرق داره
جنی:منم مثل اونا
ته:تا ی مدت تو هم هرزه نبودی
جنی:تا یه مدت بهتره یگیم تا موقعی ک تو کارت باهام تموم شد
و جنی خواست پاشه ک افتاد روی تهیونگ
جنی:ببخشید
جنی خواست پاشه ام تهیونگ اونو گرفت لباشو گذاشت رو لبای جنی اما جنی اونو از خودش دور کرد
جنی:من دیگه اون عروسک خیمه شب بازی تو نیستم
و از اونجا دور شد و رفت
《یه هفته بعد》(توی پارت های قبل گفته بودم عروسی الیس و الکس ی هفته دیگس که اشتباه نوشته بودم ی ماه بود)
۳.۱k
۳۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.