عشق بی صدا...

عشق بی صدا...
پارت ۲
رییس :خب مامور مخفی کیم برات دوباره یه عملیات دارم اما این بار خیلی ویژه س
نامجون :می‌شنوم رییس
رییس:فردا عروسی پسر دوم رییس جمهوره و قراره تمام دنیا این عروسی رو آنلاین ببینن و بزرگترین آدم های جهان هم تو اون عروسی به صورت حضوری هستن
نامجون:.....
رییس:یعنی دختر کوچولویی که سال هاست دنبالش هستیم کابوس تمام کره باز برمیگرده تو این دوسال اصلا پیداش نشد دو سال پیش یه همه گفت روز عروسی پسر دوم رییس جمهور بر میگرده تمام شهر هم شنیدن ولی باور نکردن
نامجون :بله رییس تمام اینترنت اون سال پر از اون ویدیو شد هنوز نتونستیم رد یابیش کنیم چون انگار کسای دیگه ای هم هستن که بهش کمک می کنند
رییس:اممم پس بهت اعتماد دارم که پیداش کنی و پیش من بیاریش زنده ی زنده😏
نامجون :چشم رییس
نامجون از اتاق اومد بیرون و رفت پیش یونگی و جیمین
نامجون:یونگی جیمین
جیمین:سلام هیونگ
یونگی :سلام نامجون
نامجون :سخت نگزره
جیمین :اصلا 😂
یونگی:من خوابم میادددد چی میگین شما
نامجون:برو بخواب
یونگی:دارم میرم شب بخیر🥱
نامجون:با اینکه ساعت 2 شبه رکورد زدی بیدار موندی
جیمین :بیشترم بیدار می مونه دفعه ی قبل تا ساعت۹ صبح بیدار بود تنها که یکی رو پیدا کنه
نامجون:اووو ماشالا
جیمین:آره
نامجون:دیگه برم کار هاتو انجام بدی
جیمین :باشه خدافظظظظ 👋🏻
ادامه دارد...