V kook
- چی باعث شده فکر کنی قراره بزارم فرار کنی عروسک ؟
+ تهیونگ لطفا ولم کن خجالت میکشم .
- خجالت ؟ از ادم درستی خجالت نمیکشی لیتل بان ، از منی که بدنتو حفظم خجالت کشیدن اشتباهه .
پسر بزرگتر اینو گفت و دوباره پسرش و رو پاهاش نشوند
+ ته اما دیر میرسم مدرسه ..
- هیس ! گفتم که شرطش چیه بیبی
پسر کوچیک تر با چشای پاپی طورش به تهیونگ خیره شد و بعد مکس کوتاهی بالاخره کوتاه اومد
+ باشه د-دی .. ددی ، پس یه بوس از لپام
- از هرجایی که دوست داری نه بیبی ، هرجایی که من بخوام!
و بعدش فقط صدای رقص لب های اون دو روی هم بود که تو اتاق پیچیده بود .
- وَنـته
+ تهیونگ لطفا ولم کن خجالت میکشم .
- خجالت ؟ از ادم درستی خجالت نمیکشی لیتل بان ، از منی که بدنتو حفظم خجالت کشیدن اشتباهه .
پسر بزرگتر اینو گفت و دوباره پسرش و رو پاهاش نشوند
+ ته اما دیر میرسم مدرسه ..
- هیس ! گفتم که شرطش چیه بیبی
پسر کوچیک تر با چشای پاپی طورش به تهیونگ خیره شد و بعد مکس کوتاهی بالاخره کوتاه اومد
+ باشه د-دی .. ددی ، پس یه بوس از لپام
- از هرجایی که دوست داری نه بیبی ، هرجایی که من بخوام!
و بعدش فقط صدای رقص لب های اون دو روی هم بود که تو اتاق پیچیده بود .
- وَنـته
۲.۹k
۰۸ فروردین ۱۴۰۲