لج یا نفرت(۱۱)
که یهو متوجه قیافه ی کوک شدم
جینا.ت تو ..تو بودی (ترسیده)
کوک. سرش رو به نشانه ی تایید تکون می ده
جینا. هوف ترسیدم مرد حسابی آخه تو چرا آروم می یای؟(کلافه)
کوک. از باشگاه اومدم انتظار نداشتی که قبل این که بیام تو بگم جینا جونم اومدم(کلافه و لحن مسخر
ه)
جینا. هوف الحق که پسر یخی......کوک دستات چی شده؟
کوک.اوه اینا تو باشگاه بوکس تمرین کردم امروز کمی دستم زخمی شد(بیخیال)
جینا. کمی تو به این می گی کمی واقعا که(کمیییی داد)(دست کوک رو گرفت و با خودش کشید به سمت کاناپه)
کوک. هوف چته این واسه آرمی هام دیگه عادی شده(بیخیال)
جینا. بدون توجه رفت پماد آورد و روی زانوهاش نشست جلوی کوک و گفت
جینا. دستت رو بده(جدی ولی در عین حال اخم کیوت)
کوک. از کیوت بودن دختر روبروش لبخندی زد ولی زود محوش کرد و بیخیال دستش رو گذاشت تو دستای کوچولو لطیف دختر. که جینا شروع کرد با دقت دستش رو پماد زد
کوک. هع مثل خودت دستاتم کوچولوعه(پوزخند ولی تو دلش از کیوتی زیاد دختر تپش قلب داره)
جینا همینجوری که داشت کرم می زد گفت
جینا. آقای یخی اگه به مسخره کردنم ادامه بدی کرم رو محکم می زنم رو زخمت ها(تحدید و لج)
کوک. باشه باشه من ساکت می شم
فلش بک به ۱۰ دقیقه بعد
ویو کوک. نمی دونم کی بازم محوش شده بودم و بدون این که بفهمم تپش قلبم بالا رفته بود ...........از وقتی اومده باهاش با نفرت و لج رفتار می کنم ولی تاحالا متوجه زیباییش نشده بودم .رنگ پوست سفیدش،لبای پفکی و پاستیلیش،گونه های قرمزش، بینی کوچولو عروسکیش و از همه مهمتر چشماش که اگه بیشتر از ۲ ثانیه بهت زول بزنه افسون می شی
ویو جینا. کارم تموم شد و همینجوری که سرم پایین بود و سر کرم رو می بستم گفتم
جینا. کارم تموم شد می تونی دست عزیزت رو برداری
که دیدم صدایی ازش در نیومد وقتی سرم رو بالا آوردم باهاش چشم تو چشم شدم اون الان نگاهش به خاطر قبل خیلی تغیر کرده بود و به غیر اون همیشه چشمای تیله ایش پشت گوشی هم قلبم رو به تنش می ندازه .همینجوری بدون حرف بهم زول زده بودیم که یهو......
(بچه ها ببخشید یه چند روز نبودم حالم واقعا بد بود سعی می کنم نبودم رو جبران کنم🤏🏻)
جینا.ت تو ..تو بودی (ترسیده)
کوک. سرش رو به نشانه ی تایید تکون می ده
جینا. هوف ترسیدم مرد حسابی آخه تو چرا آروم می یای؟(کلافه)
کوک. از باشگاه اومدم انتظار نداشتی که قبل این که بیام تو بگم جینا جونم اومدم(کلافه و لحن مسخر
ه)
جینا. هوف الحق که پسر یخی......کوک دستات چی شده؟
کوک.اوه اینا تو باشگاه بوکس تمرین کردم امروز کمی دستم زخمی شد(بیخیال)
جینا. کمی تو به این می گی کمی واقعا که(کمیییی داد)(دست کوک رو گرفت و با خودش کشید به سمت کاناپه)
کوک. هوف چته این واسه آرمی هام دیگه عادی شده(بیخیال)
جینا. بدون توجه رفت پماد آورد و روی زانوهاش نشست جلوی کوک و گفت
جینا. دستت رو بده(جدی ولی در عین حال اخم کیوت)
کوک. از کیوت بودن دختر روبروش لبخندی زد ولی زود محوش کرد و بیخیال دستش رو گذاشت تو دستای کوچولو لطیف دختر. که جینا شروع کرد با دقت دستش رو پماد زد
کوک. هع مثل خودت دستاتم کوچولوعه(پوزخند ولی تو دلش از کیوتی زیاد دختر تپش قلب داره)
جینا همینجوری که داشت کرم می زد گفت
جینا. آقای یخی اگه به مسخره کردنم ادامه بدی کرم رو محکم می زنم رو زخمت ها(تحدید و لج)
کوک. باشه باشه من ساکت می شم
فلش بک به ۱۰ دقیقه بعد
ویو کوک. نمی دونم کی بازم محوش شده بودم و بدون این که بفهمم تپش قلبم بالا رفته بود ...........از وقتی اومده باهاش با نفرت و لج رفتار می کنم ولی تاحالا متوجه زیباییش نشده بودم .رنگ پوست سفیدش،لبای پفکی و پاستیلیش،گونه های قرمزش، بینی کوچولو عروسکیش و از همه مهمتر چشماش که اگه بیشتر از ۲ ثانیه بهت زول بزنه افسون می شی
ویو جینا. کارم تموم شد و همینجوری که سرم پایین بود و سر کرم رو می بستم گفتم
جینا. کارم تموم شد می تونی دست عزیزت رو برداری
که دیدم صدایی ازش در نیومد وقتی سرم رو بالا آوردم باهاش چشم تو چشم شدم اون الان نگاهش به خاطر قبل خیلی تغیر کرده بود و به غیر اون همیشه چشمای تیله ایش پشت گوشی هم قلبم رو به تنش می ندازه .همینجوری بدون حرف بهم زول زده بودیم که یهو......
(بچه ها ببخشید یه چند روز نبودم حالم واقعا بد بود سعی می کنم نبودم رو جبران کنم🤏🏻)
۸.۸k
۲۷ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.