I'M bad boy
I'M bad boy
پارت 9
م. ا: آره ا. ت برو خجالت نکش
ا. ت: ب..باشه
با جیمین رفتیم تو اتاق
جیمین: خب من که خوابم نمیاد
ا. ت: منم خوابم نمیاد
جیمین: پایه ای فیلم ببینیم.... فیلم تایتانیک چراغارم خاموش میکنیم و رو تخت میشینیم
از زبان راوی
وسط های فیلم بود ا. ت روی شونه جیمین خوابش بود. جیمینم تلویزیون و خاموش کرد
ا. ت و تو بغلش گرفت
جیمین ویو
بوی وانیل میده
من عاشق بوی وانیلم ا. ت و بغل کردم و بوش و به ریه هام فرستادم و به خواب عمیقی رفتم
ا. ت ویو
صبح بلند شدم و دیدم تو بغل جیمین خوابم برده خب برام خجالت اوره میخواستم بیدارش کنم ولی دلم نیومد ورفتم دستشویی کارام و کردم و اومدم بیرون دزدم جیمین بیدارشده
ا. ت: صبح بخیر
جیمین: صبح بخیر، خوب خوابیدی؟
ا. ت: آره عالی بود
صبحونه خوردیم و برگشتیم خونه
ظهر
ا. ت ویو
رفتیم خونه رفتم توی اتاقم و رو تخت دراز کشیدم به اتفاق های اخیر فکر میکردم و باخودم میگفتم فک نمی کردم یه روز عاشق جیمین بشم
پارت 9
م. ا: آره ا. ت برو خجالت نکش
ا. ت: ب..باشه
با جیمین رفتیم تو اتاق
جیمین: خب من که خوابم نمیاد
ا. ت: منم خوابم نمیاد
جیمین: پایه ای فیلم ببینیم.... فیلم تایتانیک چراغارم خاموش میکنیم و رو تخت میشینیم
از زبان راوی
وسط های فیلم بود ا. ت روی شونه جیمین خوابش بود. جیمینم تلویزیون و خاموش کرد
ا. ت و تو بغلش گرفت
جیمین ویو
بوی وانیل میده
من عاشق بوی وانیلم ا. ت و بغل کردم و بوش و به ریه هام فرستادم و به خواب عمیقی رفتم
ا. ت ویو
صبح بلند شدم و دیدم تو بغل جیمین خوابم برده خب برام خجالت اوره میخواستم بیدارش کنم ولی دلم نیومد ورفتم دستشویی کارام و کردم و اومدم بیرون دزدم جیمین بیدارشده
ا. ت: صبح بخیر
جیمین: صبح بخیر، خوب خوابیدی؟
ا. ت: آره عالی بود
صبحونه خوردیم و برگشتیم خونه
ظهر
ا. ت ویو
رفتیم خونه رفتم توی اتاقم و رو تخت دراز کشیدم به اتفاق های اخیر فکر میکردم و باخودم میگفتم فک نمی کردم یه روز عاشق جیمین بشم
۴۲.۴k
۰۶ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.