آخرین پست شماره 85..
آخرین پست شماره 85..
بدحجابی، دلیل بالارفتن عطش جنسی...
یکی از غرایزی که با انسان متولد میشود، غریزه جنسی است. وجود درجاتی از این غریزه در هر دو جنس مذکر و مونث، لازم و ضروری است چون نه تنها پاسخگویی به آن موجب آرامش دو جنس و افزایش امید به زندگی و تقویت روحیه برای دستیابی به آمال و آرزوها میشود بلکه میتواند در توالی نسل و ازدیاد جمعیت تاثیر بسزایی داشته باشد.
غریزه جنسی مثل شمشیر دو لبهای است که اگر بخوبی و در نهاد خانواده مهار نشود، به غریزهای نیرومند، عصیانگر و دریاصفت تبدیل میشود و هر چه بیشتر و از طریق کنترلنشده اطاعت شود، سرکشتر میشود و همچون آتشی است که هر چه به آن بیشتر بدمند شعلهورتر میشود، در نتیجه غریزه جنسی همچون دیگر غریزههای انسان باید به اندازه و طبیعی تامین شود.
اما چه عواملی باعث طغیان غریزه جنسی و بالا رفتن سطح استانداردهای جنسی میشود؟ چرا تامین صحیح نیاز جنسی در نهاد خانواده کمرنگ و پای این نیاز به محیط کار و جامعه باز شده است؟ چرا آرامش روانی خانوادهها در حال نابودی است؟ چرا بحرانی به نام خشونت و آزار جنسی در حال گسترش است ؟ چرا...؟
نبود حد و مرز تعریف شده میان زن و مرد در محیط کار و جامعه، معاشرتهای همراه با بیبند و باری و بد حجابی، پوششهای جاذب و بدننما، آرایشهای محرک و از همه بدتر تماشای برنامهها و سریالهای ماهوارهای که در آنها روابط جنسی جنونآمیز و تبلیغات مسموم بسیار دیده میشود عامل اصلی تشدید تحریکات، هیجانات، خیالپردازیها و الگوبرداریهای ناصحیح جنسی است و روابط خارج از پیمان ازدواج را به دنبال دارد و تقاضای جنسی را که غریزهای نامحدود است افزایش میدهد و این خواسته به شکل عطش جنسی و با چشمچرانی شعلهور میشود.
مرد طالب است و زن مطلوب
امین کشوری در کتاب «حجاب من» درباره چگونگی پیدایش عطش جنسی میگوید: زن موجودی جذاب، لطیف، خواستنی و یکی از زیباییهای نظام آفرینش است. سخن گفتن و جذابیتهای رفتاریاش از سرمایههای وجودی اوست. به حکم طبیعت زن مطلوب است و خواسته یا ناخواسته مرد را طالب خود میکند. میل به خودنمایی، خودآرایی و دلبری در زن بسیار قویتر از مرد است و همین عامل هم هست که مرد را دلباخته میکند و در دام علاقه خود اسیر میسازد.
مرد با کوچکترین بهانهای حتی یک نگاه تحریک میشود. صبر و تحمل او در برابر غرایز جنسی از زن کمتر است و دائم فکر کردن به صحنههای ذخیره شده از گناهان، آرامش و روان او را بر هم میزند و او را در باتلاق مسائل جنسی گرفتار میکند. اینجاست که اگر مرد میل خود را به طور طبیعی و در نهاد خانواده ارضا نکند، کامجوییها، التهابات جنسی و لذتهای شهوانی اشباع نشدنی او در محیط کار و اجتماع هویدا خواهد شد و این زن است که در خانه و جامعه امنیت خود را از دست میدهد.
البته در روابط آزاد زن و مرد اگر تمایل به یکدیگر دوسویه و متقابل باشد، پیوندهای کال مشروع یا نامشروع بیسرانجام شکل میگیرد. ولی اگر تمایل یکطرفه باشد و زن علاقه و تمایلی به ایجاد رابطه نداشته باشد، در بسیاری از موارد پدیدهای به نام تجاوز و خشونت یا آزار جنسی در قالب چشمچرانی، تماس لمسی، خویشتننمایی و... رخ مینماید.
مردان بیمار و هوسباز، ماهیت زن را در تن و جسم او خلاصه میکنند. آنان ارزش زن را فقط ناشی از رفتار یا جذابیت جنسی او میدانند و خصوصیات بارز و معنوی همچون همسری و مادری زن را در نظر نگرفته و او را در خیال خود به یک شیء جنسی تبدیل میکنند. قیافههای پرناز و غمزه، موهای الوان، چشمهای نافذ و قسمتهای ظریف و تراش خورده بدن زن از جمله مهمترین قسمتهای محرکی است که تظاهر آن میتواند امنیت و مصونیت زن را سلب کند.
به همین دلیل چون نمیتوان جلوی قوه قدرتمند بینایی برخی مردان را گرفت، اسلام از زنان خواسته که با حفظ پوشش از حقوق فردی و اجتماعی خود محافظت و دفاع کنند. در حقیقت پوشیدگی باعث میشود که انسان هر چه را که میخواهد، نبیند و در نتیجه دربارهاش هم فکر نمیکند و در نهایت گناه و تحریکات کمتری اتفاق میافتد.
رنگ باختن جذابیتهای زنانه
اما چرا سطح استانداردهای جنسی بالا رفته است؟ وقتی زیباییهای ظاهری و جذابیتهای جنسی به فراوانی در محیط جامعه هویدا باشد، این تنوعات و فراوانیها موجب میشود که جنس زن، در نظر مردان عادی شود. در واقع جذابیتهای زنانه رنگ میبازد و دیگر نمیتواند پاسخگوی تقاضای روحی، روانی و جنسی مردان باشد. بر این اساس به نظر طبیعی میرسد که جنس مرد به دنبال سطح جدید از روابط و جذابیتهای جنسی باشد که متاسفانه این تنوعات به نهاد خانواده نیز لطمه میزند. زیرا زن یا مردی که بر اساس اصول و موازین اسلامی یک زندگی سالم را تشکیل دادهاند، هرگز نمیتوانند نیازهای مهار نش
بدحجابی، دلیل بالارفتن عطش جنسی...
یکی از غرایزی که با انسان متولد میشود، غریزه جنسی است. وجود درجاتی از این غریزه در هر دو جنس مذکر و مونث، لازم و ضروری است چون نه تنها پاسخگویی به آن موجب آرامش دو جنس و افزایش امید به زندگی و تقویت روحیه برای دستیابی به آمال و آرزوها میشود بلکه میتواند در توالی نسل و ازدیاد جمعیت تاثیر بسزایی داشته باشد.
غریزه جنسی مثل شمشیر دو لبهای است که اگر بخوبی و در نهاد خانواده مهار نشود، به غریزهای نیرومند، عصیانگر و دریاصفت تبدیل میشود و هر چه بیشتر و از طریق کنترلنشده اطاعت شود، سرکشتر میشود و همچون آتشی است که هر چه به آن بیشتر بدمند شعلهورتر میشود، در نتیجه غریزه جنسی همچون دیگر غریزههای انسان باید به اندازه و طبیعی تامین شود.
اما چه عواملی باعث طغیان غریزه جنسی و بالا رفتن سطح استانداردهای جنسی میشود؟ چرا تامین صحیح نیاز جنسی در نهاد خانواده کمرنگ و پای این نیاز به محیط کار و جامعه باز شده است؟ چرا آرامش روانی خانوادهها در حال نابودی است؟ چرا بحرانی به نام خشونت و آزار جنسی در حال گسترش است ؟ چرا...؟
نبود حد و مرز تعریف شده میان زن و مرد در محیط کار و جامعه، معاشرتهای همراه با بیبند و باری و بد حجابی، پوششهای جاذب و بدننما، آرایشهای محرک و از همه بدتر تماشای برنامهها و سریالهای ماهوارهای که در آنها روابط جنسی جنونآمیز و تبلیغات مسموم بسیار دیده میشود عامل اصلی تشدید تحریکات، هیجانات، خیالپردازیها و الگوبرداریهای ناصحیح جنسی است و روابط خارج از پیمان ازدواج را به دنبال دارد و تقاضای جنسی را که غریزهای نامحدود است افزایش میدهد و این خواسته به شکل عطش جنسی و با چشمچرانی شعلهور میشود.
مرد طالب است و زن مطلوب
امین کشوری در کتاب «حجاب من» درباره چگونگی پیدایش عطش جنسی میگوید: زن موجودی جذاب، لطیف، خواستنی و یکی از زیباییهای نظام آفرینش است. سخن گفتن و جذابیتهای رفتاریاش از سرمایههای وجودی اوست. به حکم طبیعت زن مطلوب است و خواسته یا ناخواسته مرد را طالب خود میکند. میل به خودنمایی، خودآرایی و دلبری در زن بسیار قویتر از مرد است و همین عامل هم هست که مرد را دلباخته میکند و در دام علاقه خود اسیر میسازد.
مرد با کوچکترین بهانهای حتی یک نگاه تحریک میشود. صبر و تحمل او در برابر غرایز جنسی از زن کمتر است و دائم فکر کردن به صحنههای ذخیره شده از گناهان، آرامش و روان او را بر هم میزند و او را در باتلاق مسائل جنسی گرفتار میکند. اینجاست که اگر مرد میل خود را به طور طبیعی و در نهاد خانواده ارضا نکند، کامجوییها، التهابات جنسی و لذتهای شهوانی اشباع نشدنی او در محیط کار و اجتماع هویدا خواهد شد و این زن است که در خانه و جامعه امنیت خود را از دست میدهد.
البته در روابط آزاد زن و مرد اگر تمایل به یکدیگر دوسویه و متقابل باشد، پیوندهای کال مشروع یا نامشروع بیسرانجام شکل میگیرد. ولی اگر تمایل یکطرفه باشد و زن علاقه و تمایلی به ایجاد رابطه نداشته باشد، در بسیاری از موارد پدیدهای به نام تجاوز و خشونت یا آزار جنسی در قالب چشمچرانی، تماس لمسی، خویشتننمایی و... رخ مینماید.
مردان بیمار و هوسباز، ماهیت زن را در تن و جسم او خلاصه میکنند. آنان ارزش زن را فقط ناشی از رفتار یا جذابیت جنسی او میدانند و خصوصیات بارز و معنوی همچون همسری و مادری زن را در نظر نگرفته و او را در خیال خود به یک شیء جنسی تبدیل میکنند. قیافههای پرناز و غمزه، موهای الوان، چشمهای نافذ و قسمتهای ظریف و تراش خورده بدن زن از جمله مهمترین قسمتهای محرکی است که تظاهر آن میتواند امنیت و مصونیت زن را سلب کند.
به همین دلیل چون نمیتوان جلوی قوه قدرتمند بینایی برخی مردان را گرفت، اسلام از زنان خواسته که با حفظ پوشش از حقوق فردی و اجتماعی خود محافظت و دفاع کنند. در حقیقت پوشیدگی باعث میشود که انسان هر چه را که میخواهد، نبیند و در نتیجه دربارهاش هم فکر نمیکند و در نهایت گناه و تحریکات کمتری اتفاق میافتد.
رنگ باختن جذابیتهای زنانه
اما چرا سطح استانداردهای جنسی بالا رفته است؟ وقتی زیباییهای ظاهری و جذابیتهای جنسی به فراوانی در محیط جامعه هویدا باشد، این تنوعات و فراوانیها موجب میشود که جنس زن، در نظر مردان عادی شود. در واقع جذابیتهای زنانه رنگ میبازد و دیگر نمیتواند پاسخگوی تقاضای روحی، روانی و جنسی مردان باشد. بر این اساس به نظر طبیعی میرسد که جنس مرد به دنبال سطح جدید از روابط و جذابیتهای جنسی باشد که متاسفانه این تنوعات به نهاد خانواده نیز لطمه میزند. زیرا زن یا مردی که بر اساس اصول و موازین اسلامی یک زندگی سالم را تشکیل دادهاند، هرگز نمیتوانند نیازهای مهار نش
۵.۸k
۲۵ خرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.