بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
راه خدا :
راه های بر اساس زور و اجبار، راهِ خدا نیستند. خدای آزاد، راهِ آزاد دارد. برای همین است که ندا می دهد؛ لا اِکراهَ فِی الدِّینِ، هیچ اجباری در دین نیست. و این لا، لایِ نفیِ جنس است، هر اجباری را مردود می داند. دین اجباری، دین خدا نیست. خدا اگر می خواست بر اساس اجبار کار کند، همان اول خلقت کار را یکسره می کرد. دین خدا با پذیرش دل و جان است که دین می شود.و دل و جان آدمی جز زبان عشق و محبت نمی فهمد. و این فطرت خدا داده آدمی است. دین خدا، راه خدا، کاملاً فطری است.
منبعث از سرشت و خمیرمایه وجودی انسان است. دین چیزی نیست که از بیرون به کسی دیکته شود، دین الهی در ذات بشر سرشته شده است. بشر ذاتاً حقیقت طلب است و آنچه این فطرت پاک را به زیر حجاب فرو برده است، جهالت و خودخواهی و دنیادوستی است. دین، راه است و وقتی می گوییم فطری است یعنی راهی درونی است. ابتدا باید درون از حقیقت و عشق و آزادی آکنده شود آنگاه برون نیز بطور خودانگیخته از آن برخوردار خواهد شد. و نور، جهان ظلمانی را در بر خواهد گرفت. در این روند، هیچ نیازی به اجبار نیست.
این فرآیند کاملاً آزادانه و عاشقانه است. دین خدا، اینگونه به گُل می نشیند.
قرآن می فرماید؛ أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ، آگاه باشید که دینِ رهاننده از آنِ خداست.(سوره زمر بخشی از آیه 3)
خالص، خلاص می کند، می رهاند، ناب می سازد. معنایش همین است. و این دین خداست. راه اوست. مُخلَصین که همان رهایی یافتگانند، همان خلاص شدگانند، همان رستگارانند، چنین دینی دارند. و اینان، یعنی - إِلاَّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصينَ - مگر بندگان خالصشدهات را. (سوره حجر آیه 40 و سوره ص آیه 83)
به نص صریح قرآن، تنها کسانی اند که هیچگاه مؤاخذه نمی شوند، عذاب نمی کشند، تحت سلطه شیطان نیستند. چه اینان رهایی یافته گانند و دین شان، سرشار از آزادی و آزادگی است. دین شان، رها کننده از رنج است. در این دین، هیچ سختی و حرجی نیست، این نیز گفته قرآن است و مشی پیامبران الهی نیز همین است. آنها برای ساده کردن آمده اند، نه پیچیده تر کردن امور. پیچیده کردن، کار ذهن است و ساده نمودن، کار دل. و دین، کار دل است …
راه خدا :
راه های بر اساس زور و اجبار، راهِ خدا نیستند. خدای آزاد، راهِ آزاد دارد. برای همین است که ندا می دهد؛ لا اِکراهَ فِی الدِّینِ، هیچ اجباری در دین نیست. و این لا، لایِ نفیِ جنس است، هر اجباری را مردود می داند. دین اجباری، دین خدا نیست. خدا اگر می خواست بر اساس اجبار کار کند، همان اول خلقت کار را یکسره می کرد. دین خدا با پذیرش دل و جان است که دین می شود.و دل و جان آدمی جز زبان عشق و محبت نمی فهمد. و این فطرت خدا داده آدمی است. دین خدا، راه خدا، کاملاً فطری است.
منبعث از سرشت و خمیرمایه وجودی انسان است. دین چیزی نیست که از بیرون به کسی دیکته شود، دین الهی در ذات بشر سرشته شده است. بشر ذاتاً حقیقت طلب است و آنچه این فطرت پاک را به زیر حجاب فرو برده است، جهالت و خودخواهی و دنیادوستی است. دین، راه است و وقتی می گوییم فطری است یعنی راهی درونی است. ابتدا باید درون از حقیقت و عشق و آزادی آکنده شود آنگاه برون نیز بطور خودانگیخته از آن برخوردار خواهد شد. و نور، جهان ظلمانی را در بر خواهد گرفت. در این روند، هیچ نیازی به اجبار نیست.
این فرآیند کاملاً آزادانه و عاشقانه است. دین خدا، اینگونه به گُل می نشیند.
قرآن می فرماید؛ أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ، آگاه باشید که دینِ رهاننده از آنِ خداست.(سوره زمر بخشی از آیه 3)
خالص، خلاص می کند، می رهاند، ناب می سازد. معنایش همین است. و این دین خداست. راه اوست. مُخلَصین که همان رهایی یافتگانند، همان خلاص شدگانند، همان رستگارانند، چنین دینی دارند. و اینان، یعنی - إِلاَّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصينَ - مگر بندگان خالصشدهات را. (سوره حجر آیه 40 و سوره ص آیه 83)
به نص صریح قرآن، تنها کسانی اند که هیچگاه مؤاخذه نمی شوند، عذاب نمی کشند، تحت سلطه شیطان نیستند. چه اینان رهایی یافته گانند و دین شان، سرشار از آزادی و آزادگی است. دین شان، رها کننده از رنج است. در این دین، هیچ سختی و حرجی نیست، این نیز گفته قرآن است و مشی پیامبران الهی نیز همین است. آنها برای ساده کردن آمده اند، نه پیچیده تر کردن امور. پیچیده کردن، کار ذهن است و ساده نمودن، کار دل. و دین، کار دل است …
۲۷۱
۲۰ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.