سناریو اسلیترین
وقتی برای یول بال ازت درخواست میکنن و تو قبول میکنی
درخواستی*
ریگولوس: وقتی قبول کردی محکم بغلت کرد و سرشو ت موهات محکم فرو برد و بو کرد
ت تنها گشی هستی ک باعث میشی احساس تنهایی نکنم
تام: وقتی قبول کردی هیجان زده شد ولی نشون نداد
با پوزخند: پس ..ساعت ۸ میام دنبالت بانو
متیو: خوش میگذره دارلینگ .. لباس باز نپوش فقط و ی چشمک میزنه
تئو: عالیه .. میدونستم قبول میکنی گرل.. ت فوق العاده ای
لورنزو: جدا؟ پس .. میبینمت .. زیبا ترنیم دختر ت کل دنیا و با لبخند میره
دریکو: خیلی خوب شد دیگه مجبور نیستم با اون پانسی برم وای نجاتم دادی .. البته خودمم میخواستم با ت برم فقط
حمایت گرل؟
درخواستی*
ریگولوس: وقتی قبول کردی محکم بغلت کرد و سرشو ت موهات محکم فرو برد و بو کرد
ت تنها گشی هستی ک باعث میشی احساس تنهایی نکنم
تام: وقتی قبول کردی هیجان زده شد ولی نشون نداد
با پوزخند: پس ..ساعت ۸ میام دنبالت بانو
متیو: خوش میگذره دارلینگ .. لباس باز نپوش فقط و ی چشمک میزنه
تئو: عالیه .. میدونستم قبول میکنی گرل.. ت فوق العاده ای
لورنزو: جدا؟ پس .. میبینمت .. زیبا ترنیم دختر ت کل دنیا و با لبخند میره
دریکو: خیلی خوب شد دیگه مجبور نیستم با اون پانسی برم وای نجاتم دادی .. البته خودمم میخواستم با ت برم فقط
حمایت گرل؟
۱۳.۰k
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.